مفتاح رهنورد؛ وایرال چه رنگی است؟
ام بی ای نیوز: طی هفته های اخیر بود که پست یک ویدئو در گروه های مختلف تلگرام نظرها را به خودش جلب کرد. عنوان پست این بود:
«ما در این کانال خیلی وقت ها منتقد تبلیغات ایرانی بودیم. اما این یکی خیلی فرق داره. واقعا جالبه حتما ببینید! حتما!!»
کپشن جذاب و پیام های پرهیجان بعدش که نشان از تایید ویدئو داشت باعث شد تا ویدئوی 10 مگی را دانلود کنم و آن را ببینم. بعد از دیدن آن لبخند، تحسین و یک حس خوب بود که برایم باقی ماند. ویدئوی منتشر شده، تبلیغ یک شرکت واردات خودروهای خارجی و لوکس به ایران بود به نام “مفتاح رهنورد”. ویدئو که در فضای بیرونی فرودگاه امام خمینی ضبط شده بود در اصل دوربین مخفی بود از واکنش مسافران در طول سفرشان در تاکسی های فرودگاه. در طی مسیر ، هماهنگی جالب توجه محتوای رادیو داخل ماشین که از تاثیر رنگ های مختلف در زندگی و ایجاد حس و حال خوب می گوید و رنگ ماشین های زیبایی که در کنار تاکسی ها حرکت می کردند، نظر مسافران را جلب می کرد.
تصاویر جذاب، تدوین فوق العاده و نهایتا ایجاد حس خوبی که در انتهای تماشای این ویدئو وجود داشت، همگی باعث شد تا این آگهی در چند هفته اخیر به یکی از پرببیننده ترین ویدئو های شبکه مجازی تبدیل شود.
ما در ام بی ای نیوز به پای صحبت با “ماکان مهرپویا” کارگردان ویدئو مفتاح رهنورد نشستیم تا برایمان از پروسه تولید بگوید:
«دقت بالای متن سناریو و نکات ریزی که بچه های “آژانس خلاق تابستان” به آن توجه کرده بودند، مهم ترین نکته ای بود که در برخورد اولم با سناریوی 200 صفحه ایی توجهم را جلب کرد. تصور من این بود که اگر مبنای فرم کار “دوربین مخفی” است، پس نهایتا بسیاری از اتفاقات صحنه غیرقابل پیش بینی خواهد بود. اما بعد از اینکه متوجه شدم برای این کار بیش از 50 ایده داده شده تا نهایتا به این طرح رسیده اند تصمیم گرفتم تا هیچ دخالتی در سناریو نکنم و تنها اتفاقی که در طی این مسیر افتاد تغییر تکنیک پروسه ضبط بود.
به اعتقاد من از این دست کارها در ایران کارهای نویی محسوب می شود و به همین علت ما دسترسی زیادی به نمونه های مشابه نداشتیم. سیستم سعی و خطایی ما باگ هایی داشت که در پروسه 2 ماهه سناریو، سه روز ضبط و بیش از یک ماه تدوینش تمام تلاشمان را کردیم تا به روالی برسیم که در آن سوژه ها و مخاطب به مرور متوجه اصل ماجرا شوند. تاکید ما در این ویدئو ایجاد یک حال خوب در مخاطب بود. ما در طی این ویدئو به مرور از فرمت دوربین مخفی فاصله میگیریم و رفته رفته به سمت یک آگهی تبلیغاتی نزدیک می شویم.
شرکت مفتاح رهنورد در گذشته نیز در بازار تبلیغات ایران حضور داشته است ، اما حضوری کلیشه ای و مشابه تمام نمایندگی های واردات خودرو. اینبار اما خواسته ای متفاوت داشتند تا دیده شوند.. با اعتمادی که شرکت به آژانس داشت نهایتا این موفقیت به وقوع پیوست و ما در طول سه هفته 12میلیون بار دیده شدیم. کار ما در یوتیوب، آپارات، سایت ها و کانال های مختلف تلگرام دیده شد.
اما چرا این اتفاق افتاد؟
اول اینکه ما فرم کار را تبلیغاتی نکردیم. برندها نباید ویدئوهایی از این دست را در صفحات اجتماعی خودشان منتشر کنند چون کاملا شکل تبلیغاتی می گیرد.
اولویت اول ما ایجاد یک حال خوب بود و اینکه مخاطب دود زده شهری ما اینبار چیزهایی را ببیند که تا به حال ندیده است.تهران ما رنگ ندارد. پس ما میخواستیم رنگ را به زندگی تهران اضافه کنیم.»
از ماکان مهرپویا در مورد نقش برند مفتاح خودرو در ویدئو پرسیدم که شاید با تنها سهم پک شاتی که از آن داشت کمرنگ دیده شد.
«مفتاح برندیست که ماموریت اصلی آن سفارش و وارد کردن برندهای مختلف خودرو با رنگ های خاص و منحصر به فرد است.
تصمیم این شرکت بر این اساس بود که در تنها یک ویدئو دیده نشود و برنامه تبلیغات و معرفی برند ادامه دار باشد. قرار نیست یک ویدئو کل کار برندینگ را انجام دهد. اگر برند مفتاح آنچنان که باید دیده نشد علتش آن است که این ویدئو تنها یک حلقه از زنجیریست که قرار است مفتاح برای معرفی و تبلیغاتش طی کند.
بسیاری از کانال هایی که این ویدئو را به اشتراک گذاشته بودند، پک شات نام برند مفتاح خودرو را درآورده بودند و لوگو یا پک شات خودشان را در انتهای کار زده بودند. بعضی ها این را باگ میدانند اما در دنیا نمونه مشابه این چنینی برای کارهای موفق و برند های مطرح زیاد است.
ما از مسیر متفاوتی وارد شدیم. ما ویدئو را در سایت مفتاح خودرو قرار ندادیم چون هدف ما چیز دیگری بود. مفتاح میدانست کجای بازار ایستاده است و مسیری که برای خودش ترسیم کرده بود مشخص بود. ما با یک برند بالغ طرف بودیم. مخاطبان اصلی این حوزه خیلی خوب آن را میشناسند. جرقه های اولیه برای این برند در این ویدئو کافی بود.»
مهرپویا در ادامه اضافه می کند:
«چیزی که شاید خیلی ها بعد از دیدن ویدئو متوجه نشده بودند این بود که خودروهای داخل این ویدئو با رنگ مخصوص سینما رنگ شده بودند. همزمان با فیلم برداری ما و همچنین در مسیر رفت و برگشت به فرودگاه، مردم از خودروها تصویربرداری می کردند و رنگ های مختلف آن ها بسیار برایشان جذاب بود.
قبل از آنکه ویدئوی ما پخش شود، این تصاویر خودجوش در شبکه های اجتماعی پخش شد و رنگ های خاص آن مورد توجه و تعجب بسیاری از افراد قرار گرفته بود.
ما انرژی و هزینه زیادی برای تولید این ویدئو صرف کردیم ولی شاید به نسبت کارهای خوبی که این چند سال در صنعت تبلیغات ما خلق شد کار ما آنقدر ها هم خاص نبود. ما نمیخواستیم صرفا تولید قوق العاده یمان را به نمایش بگذاریم و در اصل خودمان را برند کنیم. خیلی ها به من گفتند که تو در این ویدئو خودت را وایرال کردی اما واقعا اینطور نبود؛ چیزی که برای من عجیب است توجه کم مخاطبان به کارگردان دوم کار یعنی تدوینگر ویدئو بود؛ سعید کیانپور. تدوینگرها همیشه دست کم گرفته می شوند. ما حدود چهل ساعت راش داشتیم که فقط یک تدوینگر حرفه ای و با حوصله میتوانستد از پس آن برآید.
مفتاح در فضای تبلیغات دیجیتال شاید کاری را کرد که داو در دنیا کرد. داو باعث شد تا صاحبان آگهی متوجه شوند که میتوانند در فضای دیجیتال سرمایه گذاری کنند و برای دیده شدن در این فضا نیز باید خرج کنند. این ویدئو بیش از صد میلیون تومان هزینه برای سفارش دهنده داشت.
هدف ما گسترش فضای خلاق در ایران است. ما در دنیای تبلیغات ایده های درخشان بسیار زیادی داریم که روی کاغذ میمانند چون توسط صاحبان آگهی و سایرعوامل کشته می شوند.
صاحبان آگهی باید به آژانس ها اعتماد کنند و آژانس ها نیز باید به گروه تولید اعتماد کنند؛ و نهایتا تیم تولید هم باید بداند هدفش به نتیجه رساندن هرچه بهتر بریف است.
ما نیز در تیم تولید این پروژه دقیقا همان چیزی را اجرا کردیم که بریف خواسته بود. و اگر برند آنچنان که باید دیده نشد حتما خواست بریف بوده است.»
ماکان مهرپویا درباره پروسه تولید دوربین مخفی می گوید:
«کار ما کاملا دوربین مخفی نبود اما ما نمیخواهیم مشتمان را باز کنیم. جز من، مدیر تولید و دستیارم هیچکسی در جریان نبود دقیقا قرار است چه اتفاقی بیوفتد. حتی بازیگران در جریان خودروهای رنگی نبودند. حتی در مواقعی که در حین ضبظ روند کار مشخص میشد ما در لحظه سناریو را تغییر می دادیم.»
از مهرپویا درباره فرآیند وایرال شدن ویدئو پرسیدم. اینکه آیا برنامه مشخصی برایش داشتند و عددی را برای دیده شدن آن پیش بینی می کردند؟
«از روز اول ما میخواستیم ویدئویی بسازیم که وایرال شود. دنبال عدد مشخص نبودیم اما میخواستیم همان فرمول هایی را دنبال کنیم که برند های بزرگ پی می گرفتند و ما نیز امیدوار بودیم که این اتفاق بیوفتد.
در واقع، موفقیت ما به خاطر فرمولهایی بود که دنبال کردیم. ویدئوی ما توسط خود مخاطبان به اشتراک گذاشته شد و ما هم دقیقا همین را میخواستیم.»
ماکان مهرپویا در پایان می گوید:
«سهم من از موفقیت این ویدئو درصدی از 33 درصدیست که در بین صاحب آگهی، آژانس و گروه تولید به من میرسد.
جایزه اصلی من به عنوان عضوی از گروه تولید در دیده شدن است و موفقیت ما در این کار برای همه ما بسیار انرژی بخش بود.»
مدیر تولید آژانس: وحید آزاد
استراتژیست و مدیر خلاقیت: علی خرم
تیم ایدهپردازی: رضا کوچکزاده، حسین رنجبر
کپیرایتر: مهدی اسدزاده
کارگردان: ماکان مهرپویا
دستیار کارگردان: ایمان دانش
مدیر فیلمبرداری: مهرداد حمیدیان
مدیر تولید: تورج کهن
طراح هنری: سارا فلاح
تدوینگر: سعید کیانپور
سفارش دهنده: مفتاح رهنورد
آژانس خلاق تابستان، پاییز ۱۳۹۵