ساختار یک آژانس تبلیغاتی – بخش چهارم: ساختار تخصصی شده

specialized
specialized
برای بزرگنمایی کلیک کنید

پیش از این با ویژگی‌های کلی ساختار یک آژانس تبلیغاتی آشنا شدیم و در ادامه نمونه‌هایی از ساختارهای سنتی و یکپارچه را مرور کردیم. این‌بار با نمونه‌ای از ساختار یک آژانس تبلیغاتی تخصصی شده (specialized) آشنا خواهیم شد.

در ساختار آژانس یکپارچه دیدیم که در آن مدیرعامل در راس قرار گرفته و تیم‌های جداگانه برندها را که متشکل از تخصص‌های مختلف است مدیریت می‌کند. در ساختار تخصصی شده به جای برندها، تخصص‌ها قرار دارند.

همان‌طور که در شکل آمده این تخصص‌ها می‌توانند دایره وسیعی مانند کسب و کارهای b2b تا حوزه‌ای مانند خدمات درمانی و یا شکل جزیی‌تر یک کسب و کار مانند شعبه‌ی یک رستوران زنجیره‌ای را دربربگیرند.

در ایران شکلی از این ساختار تخصصی در کانون ایران‌نوین به کار گرفته شده است. به خدمت گرفتن مدیری که مثلا در حوزه fmcg تخصص دارد. این مثال نمونه‌ای است از تاکیدی که تمام مطالب قبلی داشته‌ام: این ساختارها نمونه هستند و باید بر اساس عواملی که قبلا برشمرده‌ام انتخاب شوند و توسعه یابند. هرچند آژانس ایران نوین از این ساختار پیروی نمی‌کند اما برای کسب‌وکارهای مختلف مدیرانی را در نظر گرفته تا شاید سرویس مناسب‌تری را به مشتریان خود ارایه کند و همین احتمالا نوعی گرته‌برداری از این ساختار در دل ساختار اصلی آژانس ایران‌نوین محسوب می‌شود.. این اولین بار است که از یک آژانس ایرانی برای مثال نام می‌برم و مسلما هدفم تاکید و تکذیب نیست، بلکه به سادگی فقط یک “مثال” است. تاکید من بر این مساله از آنجاست که اولا حساسیت‌ها را به نام‌ها می‌شناسم و از سوی دیگر از کیفیت این خدمات اطلاعی ندارم. بگذریم…

این ساختار نمونه علی ‌رغم اینکه برای کسب و کارهای مختلف تخصصی شده، اما روندی ساده دارد: گرفتن بریف توسط اکانت، ورود بریف به خلاقیت، انتخاب رسانه، بهره گیره از منابع (اعم از انسانی، دیتابیس‌ها و…) و در نهایت ورود به پروسه تولید، خرید رسانه و…

این مدل ساختاری برای آژانس‌هایی که مثلا فقط به یکی دو کسب و کار مانند یک بانک خاص یا اپراتور تلفن همراه سرویس می‌دهند کارایی دارد. شیوه‌ای که در بعضی از کسب و کارهای ایرانی رایج است. در ساختار تخصصی شده، جایگاه هر حرفه مشخص است. ظرفیت‌ها در راستای خط‌مشی مدیریت ساماندهی می‌شوند و همچنین تمرکز روی خدمات تخصصی بالاست و کارایی چشمگیر است.

در ساختارهای تخصصی شده می‌توان به صنایع و بازارهای متنوع خدمات رسانی کرد. اولویت‌های هر بخش کاملا واضح است و تنها از منابع لازم استفاده خواهد شد. اما از سوی دیگر توسعه‌ی ظرفیت‌های اختصاصی در این ساختار مشکل است. آژانسی که تا دیروز روی مثلا بیمه و بانک تمرکز داشته با ورود مثلا مشتری مواد غذایی باید واحد کاملا تازه‌ای را با منابع تازه و نیروهای جدید متخصص به کار گیرد. تقسیم متخصصان در این واحدها همیشه درست نیست و همین مدیریت را در چنین ساختاری سخت می‌کند. به‌علاوه، وقتی قرار می‌شود واحدهای تخصصی به منابع رجوع کنند، به دلیل هم‌پوشانی برخی از این منابع تداخل به وجود می‌آید که کنترل خروجی‌ها را سخت می‌کند.

ساختار تخصصی شده برای آژانس‌هایی که قرار است به صورت تخصصی به چند کسب و کار محدود سرویس‌ دهند توصیه می‌شود.

در مطلب بعدی ساختار محبوب آژانس‌های خلاق ایرانی یعنی ساختار تیم‌محور را معرفی خواهم کرد.

برای راه‌اندازی یا تغییر ساختار آژانس تبلیغاتی‌تان می‌توانید از مشاوره من و همکارانم استفاده کنید.

ساختار یک آژانس تبلیغاتی – بخش سوم: ساختار یکپارچه

integrated structure

در قسمت اول این مجموعه با ویژگی‌ها و اشکلات تغییر ساختار یک آژانس تبلیغاتی آشنا شدیم و در قسمت دوم ویژگی‌های نمونه‌ای از یک ساختار سنتی را مرور کردیم.

حال در ادامه، با ساختار یکپارچه (integrated) آشنا خواهیم شد.

integrated structure
برای بزرگنمایی کلیک کنید

این تصویر، نمونه‌ای از ساختار یک آژانس تبلیغاتی با ساختار یکپارچه‌ است. جایی که مدیرعامل به تمامی واحدها و افراد نظارت دارد.

در زیرشاخه‌های این نمونه خیلی نمی‌توان واحد‌ها را از هم تفکیک کرد. آنچه که قابل تفکیک است، افرادی است که به عنوان نماینده‌ی بخشی از اضلاع یک پروژه‌ی تبلیغاتی (خلاقیت، مشتری، مصرف‌کننده،…) دور یک برند جمع می‌شوند.

اما منظور از نماینده‌ها چیست؟
نماینده‌ی مصرف کننده یا consumer rep در یک آژانس تبلیغاتی همان account plannerها یا برنامه‌ریزان مشتری هستند. اکانت پلنرها استراتژی‌های خلاق را برای جذب مصرف‌کنندگان تعریف می‌کنند. آن‌ها کسانی هستند که با مصرف‌کنندگان در ارتباطتند و علاقمندند تا با ‌آن‌ها گفت‌وگو کنند. اکانت پلنرها مشتاقند بدانند چه چیزی باعث می‌شود تا مصرف‌کنندگان کالایی را برگزینند. آن‌ها اطلاعات را بررسی کرده و روند کمپین را بر اساس آن برنامه‌ریزی می‌کنند.
کار نماینده مشتری یا client rep هماهنگ ساختن خروجی‌ها با اهداف مشتری است. در اصل اوست که استراتژی‌ مشتری را می‌داند و با مشتری در ارتباط است.
نماینده توزیع کننده یا distributor rep همان نماینده‌های خرید و فروش رسانه هستند. آن‌ها فضاهای مختلف تبلیغاتی اعم از تلویزیون و رادیو و بیلبورد و… را می‌شناسند، به بازار آن دسترسی دارند و می‌توانند رسانه‌ی مناسب را پیشنهاد دهند.
نماینده تیم خلاقیت یا creative rep آنجاست تا استراتژی‌ها را از گروه بگیرد و در بخش خلاقیت مطرح کند. کار او ایجاد هماهنگی بین استراتژی‌های یکپارچه‌ شده و خروجی‌های تیم خلاقیت است.

بد نیست که بار دیگر تاکید کنم که این نمونه‌ای از یک ساختار یکپارچه است و می‌تواند به فراخور احتیاجات آژانس شکل دیگری به خود بگیرد. خصوصا که در ایران بسیاری از تخصص‌هایی که از آن به عنوان نماینده‌ی استراتژیست مصرف‌کننده یا مشتری و… یاد می‌شود به متخصصی تحت عنوان کلی استراتژیست سپرده می‌شود.
استراتژیست‌های تبلیغاتی تاریخچه‌ای کوتاه در آژانس‌های ایرانی دارند. به طور کلی هم پیش از حضور استراتژیست‌ها کار تبلیغات پیش می‌رفته و و حالا هم می‌رود اما بودنشان کمک می‌کند تا کمپین‌های تخصصی‌تر و خلاق‌تر اجرا شوند. چیزی که این روزها لازمه‌ی برنده شدن و اصطلاحا کار کردن یک کمپین تبلیغاتی است.

ساختارهای یکپارچه ساختارهایی با خروجی خلاق هستند. علمکردی معتبر و سودمند دارند و پلن‌های موثر و با بازدهی بالا ارایه می‌کنند.

در این ساختار به خواسته‌های مشتری رسیدگی می‌شود، برند مشمول خدمات تخصصی می‌شود و ارتباطات بازاریابی یکپارچه در آن اهمیت دارد.

ساختارهای یکپارچه، حصار تقسیم‌بندی واحدها را از میان برمی‌دارند. برای مدیرانی که می‌خواهند احاطه کامل بر تمام واحد‌ها و پوزیشن‌ها داشته باشند،‌ بهترین گزینه محسوب می‌شوند. و هچمنین رابطه خودمانی با مشتری ایجاد می‌کنند.

اما در ضمن این ساختار در رهبری آژانس اختلال ایجاد می‌کند. صدر و ذیل واحد‌ها و پوزیشن‌ها مشخص نیست و دایما شیوه حرکت کار باید تعریف شود. از طرفی سرعت انجام کارها در ساختارهای یکپارچه پایین است و نیز موازنه‌ی بین استراتژی و تاکتیک دایما به هم می‌خورد.

ساختار‌های یکپارچه برای آژانس‌هایی توصیه می‌شود که مدیریت قصد احاطه کامل بر تمام بخش‌ها را دارد. برندهای انحصاری دارد که استراتژی‌های طولانی مدت دارند و این امکان را به آژانس می‌دهند تا با آرامش و صرف وقت به خروجی‌های مورد نظر مشتری دست‌یابد.

 در قسمت بعد ساختار تخصصی‌شده را معرفی خواهم کرد.

برای راه‌اندازی یا تغییر ساختار آژانس تبلیغاتی‌تان می‌توانید از مشاوره من و همکارانم استفاده کنید.

ساختار یک آژانس تبلیغاتی – بخش دوم: ساختار سنتی

traditional-structure

در مطلب قبل با ویژگی‌ها و اشکلات تغییر ساختار یک آژانس تبلیغاتی آشنا شدیم.

در ادامه، ساختار سنتی را که معمول‌ترین شکل ساختاری  آژانس‌های تبلیغاتی است بررسی می‌کنیم:

traditional-structure
برای بزرگ‌نمایی روی عکس کلیک کنید.

نمودار بالا یک نمونه از ساختار سنتی برای یک آژانس تبلیغاتی است. در این ساختار مدیر عامل احاطه‌ی کلی به تمام واحد‌ها دارد و تمام واحد‌ها زیر نظر او کار می‌کنند. در این ساختار پوزیشن‌هایی مانند اکانت، خلاقیت و تولید در واحدهایی جداگانه تکرار شده‌اند و این بدان معناست که تمام این واحدها پرسنل خود را در اختیار دارند.

فاکتورهای کلید موفقیت چنین ساختاری عبارتند از:

– فاقد سیاست‌ورزی هستند و مدیران حرفه‌ای دارند.

– کسب و کار تعریف شده دارند و اهدافشان مالی است.

– فرآیندی منظم دارند.

شرکتی با این ساختار زمانی کارایی دارد که:

– به وضوع واحدهای بزرگ و مجزا داشته باشد.

– بخش کمی از کارهای مشتریان و فقط در صورت لزوم در واحدها به اشتراک گذاشته شوند.

ویژگی‌های اصلی چنین ساختاری عبارت است از:

– وضوح جایگاه قدرت و کنترل: مشخص است که مدیرعامل کیست، مدیران واحدها چه کسانی هستند و هرکسی متعلق به چه واحدی است.

– مشخص بودن شرح وظایف و فرصت‌ها: شرح وظایف تعیین شده و هرکسی می‌داند که چه شرح وظایفی دارد و چقدر می‌تواند در کار خود مانور دهد.

– تمرکز بر بهترین نوع توانایی‌ها: کار هر مشتری به یک واحد مشخص سپرده شده و اغلب با توانایی‌های همان واحد انجام می‌شود.

اما در ضمن:

– همیشه آژانس در درجه اول اهمیت قرار دارد و مشتری در مرحله بعد.

– گاهی انجام کارها ناهماهنگ و پرحاشیه صورت خواهد گرفت.

– مشکلات و مداخلات رفتاری و حرفه‌ای در واحدها پدید خواهد آمد.

چنین ساختاری سال‌هاست که در دنیا منسوخ شده اما هنوز گونه‌های کوچک و بزرگ آن را در ایران می‌توان دید. خصوصا با ورود شرکت‌های هولدینگ به بحث آژانس‌داری این ساختار دیگر پاسخگو نیست اما گاهی دیده می‌شود که به جای تغییر ساختار، تنها واحدها و پوزیشن‌ها افزایش می‌یابند. شخصا بارها شاهد تداخل عملیات‌ها در واحدهای مختلف بوده‌ام.
تغییر چنین ساختاری به مدیران و سازمان‌ها و نیز مشتریانی نترس احتیاج دارد. باید بیزنس مدل‌ دوباره تعریف شده و براساس آن ساختار جدید ایجاد و به کار گرفته شود.

 در قسمت بعد ساختار یکپارچه را معرفی خواهم کرد.

برای راه‌اندازی یا تغییر ساختار آژانس تبلیغاتی‌تان می‌توانید از مشاوره من و همکارانم استفاده کنید.

ساختار یک آژانس تبلیغاتی – بخش اول

bulbs

bulbsنیت اصلی از انتشار سلسه مطالبی که ظرف چند روز آینده تحت عنوان “ساختار یک آژانس تبلیغاتی” در اینجا منتشر می‌شوند، آشنایی با چند ساختار رایج در دنیاست. اما به طور مشخص به مدیران آژانس‌های تبلیغاتی پیشنهاد می‌کنم تا حداقل همین قسمت اول را  مطالعه کنند.

پیش از شروع:

تغییر چارت سازمانی با تعالی عملیاتی برابر نیست.

ساختار نه دشمن است و نه جام مقدس. بلکه فقط ابزاری برای حمایت از برند است. ساختار تنها بنیان و سازشی را برای مدیریت منابع فراهم می‌آورد. آژانس‌هایی که در هنر عملیاتی استادند با هر ساختاری قادر به فعالیت هستند. هنر عملیاتی واژه‌ای وام گرفته از نظامی‌گری است: Operational art of war یا هنر عملیاتی جنگ که به معنای “تئوری و تمرین نبرد” است. دانش عملیاتی و نیز گزارش گیری اطلاعات، ابعاد و انگیزه‌ها کلید یافتن بهترین ساختار برای شرکت‌ شما هستند. نخستین گام برای این امر توسعه یک استراتژی عملیاتی جامع است.

پیچیدگی‌ها و مسایل تغییر ساختار

راه حلی که قرار است روی کاغذ نقش ببندد باید در سازمان و در تمام بخش‌های شرکت اجرا شود. استراتژی کسب و کار، عملکرد و فرایند باید ساختار را به حرکت درآورند و کارکنان می‌بایست بدانند که راه‌حل‌ها چرا و چطور توسعه یافته‌اند.

بسیاری از تغییر ساختارها به دلیل راه‌حل‌های درهم‌برهم (up-down) شکست می‌خورند. راه‌حل درهم‌برهم یعنی راه‌حلی که نمی‌تواند حمایت و نقش‌آفرینی مدیران و کارکنان را بدست آورد. مدیران آژانس با انتظاراتی پر از باد از نتایجی که توقع دارند حاصل شود شروع کرده و تمام تغییرات را بر اساس جایگاه رفیع‌شان عملی می‌کنند. آنها با تغییرات، به عنوان فرآیندی تکاملی که راه‌حل‌ها در آن به طور طبیعی توسعه می‌یابند، برخورد نمی‌کنند. اغلب اوقات رهبری آژانس قدرت درک یا عاقبت سنجی عواقب بیشماری را که ایجاد خواهند شد ندارد. عواقبی که گاه به خلق مشکلی بزرگتر ختم خواهند شد: گیج شدن کارکنان، استعفای افراد کلیدی و از بین رفتن غالب انرژی آژانس برای فعالیت‌های بی‌ارزش.

آن‌سوی سکه‌ی این راه حل درهم‌برهم چیزی است که ما آن را فلج تجریه و تحلیل (آنالیز) می‌نامیم. مدیران اغلب وقتشان را به جای آزمون و عمل صرف فکر کردن می‌کنند.

برای خلق یک استراتژی عملیاتی موثر علاوه بر مدیریت، به حمایت کارکنان نیز احتیاج دارید. این اعتمادسازی در طول فرآیند تغییر و با توجه به منابع، تصمیمات و زمان‌بری آن به دست می‌آید.

مدیریت باید تصویری واضح به شرکا ارایه دهد. ماموریت،‌اهداف و عینیات باید در تمام سطوح سازمان قابل لمس و درک باشد. نقش رهبران باید ایجاد انگیزه و انرژی دادن به کارکنان باشد و اهداف نیز می‌بایست دست‌یافتنی باشند. همین که ادعا کنید “بهترین آژانس خلاق دنیا هستید” کافی نیست.

با پیوند دادن تمام اجزای عملیاتی و طبقات سازمانی،‌کارکنان مالکان این تغییر خواهند شد. رهبران و مسئولان تغییر (کارکنان فعال تمام بخش‌ها) به شکل فعالانه‌ای درگیر خواهند شد.

وقتی درباره‌ي استراتژی عملیاتی صحبت می‌کنیم باید با دقت به این نکات فکر کنید:

به چه تیپ مشتریانی سرویس می‌دهید؟
می‌گویید چه کاری برایشان انجام می‌دهید؟
برای چه چیزی شما را می‌شناسند؟
نقاط قوت آژانس در چیست؟ مثلا: خدمات مشتری، خلاقیت، …
عمق و وسعت منابع سرمایه‌گذاری
روش‌های دسترسی به اطلاعات
همجواری (کارکنان، دفاتر، مشتریان)

در پنج قسمت آینده پنج گونه متنوع از ساختارهای سازمانی آژانس‌های تبلیغاتی را معرفی خواهم کرد.

برای راه‌اندازی یا تغییر ساختار آژانس تبلیغاتی‌تان می‌توانید از مشاوره من و همکارانم استفاده کنید.

چگونه یک بریف خلاق بنویسیم؟

creative-brief_146379659

این نسخه‌ی نمونه‌ی بریف خلاق، برآمده از رفتار مصرف کننده بوده و به رسانه‌هایی چون رسانه‌های اجتماعی، تلویزیون، پرینت و فضای دیجیتال پرداخته است. بریف خلاق همان چیزی است که در اختیار تیم خلاقیت قرار می‌گیرد تا با توجه به آن ایده‌ها را  برای برند و محصول خلق کند و با بریف مشتری که در اختیار اکانت قرار می‌گیرد تفاوت دارد.

بریف خلاق

مشتری/ اطلاعات تماس مشتری:

نام، شماره تلفن، نشانی ای‌میل فرد یا تیم طرف مشتری.

عنوان پروژه و شرح آن:

مثال: “زمیک: برند جدید / محصول تازه شرکت ایکس“”

آماده‌سازی توسط: نام، شماره تلفن و نشانی ای‌میل فرد یا اعضای تیمی که مسئولیت برند را بر عهده دارند.

۱. پس‌زمینه / نظر اجمالی:

مهم‌ترین واقعیت‌ها کدامند؟ در بازار چه می‌گذرد؟ آیا برای مشتری اتفاقی افتاده که گروه خلاقیت باید از آن با خبر باشد؟ فرصت‌ها و معضلات بازار چه چیزهایی هستند؟

در اینجا پروژه را به تیم خلاقیت معرفی می‌کنید. بعدا هم در طول بریف دوباره به آن خواهید پرداخت اما در ابتدای بریف خلاق نیز آن را بنویسید.

مثالشرکت ایکس خط تولیدی جدیدی برای محصولات شوینده تحت نام“زمیکراه‌اندازی کرده است.مشکل اصلی بازاریابی ،رشد سریع برندهایی مانند فلاناست که بازار جوانان را از آن خود می‌کنند. هدف کسب و کار ما به این ترتیب، ایجاد خط تولیدی است که برای این نسل مصرف کنندگان جدید جذابیت داشته باشد.
گروه خلاقیت ما “مایع لباس‌شویی  زمیکرا لیدر محصولات می‌داند. فرصتی پیش آمده تا یک برند جدید از پایه ساخته شود.

۲. منظور: هدف آگهی یا کمپین چیست؟

شرحی موجز از تاثیری که آگهی باید بر مصرف کنندگان داشته باشد بنویسید. این شرح باید بر عملکرد آگهی و بر آنچه که مخاطب باید فکر کند، حس کند یا انجام دهد تمرکز داشته باشد.

مثال: منظور اصلی، ترغیب مخاطب به خرید و استفاده از مایع لباس‌شویی زمیک است و همینطور ایجاد این برند جدید و کاراکتربخشیدن به  آن.

۳. مخاطب هدف: با چه کسانی سخن می‌گوییم؟

شرح حال (پروفایل) مخاطب بیشتر از اینکه درباره اعداد و درصدها باشد، پیرامون این است که مخاطب واقعی چطور فکر می‌کند، احساس می‌کند و رفتار می‌کند. اینجا هدف ترسیم پرتره‌ای از مخاطب است. یک تصویر کلامی که گروه خلاقیت بتوند درباره‌ی آن صحبت کند و آن را تجسم کند.

با چند اصل ساده شروع کنید:

  • آن‌ها چه کسانی هستند؟

  • کجا هستد؟

  • چطور با هم ارتباط برقرار می‌کنند؟

  • چه چیزهای دیگری لازم است تا درموردشان بدانیم؟

    باید به ورای اطلاعات سنی، مکانی و جنسیتی رفت تا بتوان جزییات جمعیت شناختی (دموگرافیک) را با اطلاعات سبک زندگی و بینش‌ها واقع‌بینانه کرد.

    یکی از راه‌ها این است که توضیح دهید مخاطب نسبت به این‌گونه محصولات (خود محصول و محصولات رقیب) چطور فکر می‌کند، احساسش چیست و چه رفتاری دارد.

    مثال: مخاطب ما خانم‌های شهرنشین، ۱۸ تا ۳۴ ساله هستند که سالیانه بیش از ۲۰ میلیون تومان خرجی خانه در اختیار دارند.اما نکته اصلی پیرامون این مخاطبان این است که آن‌ها از اقوام مختلف و با اندیشه‌های اعتقادی مختلف که در تمام ایران حضور دارند هستند. اصطلاح مناسب در اینجا  چندفرهنگیاست. پس فقط درباره زنان تهرانی صحبت نمی‌کنیم.

از لحاظ روان‌نگاشتی به این دسته مخاطب رومانتیک‌های کارآیند” (practical romatics) می‌گوییم. آنها آگاهند که تغییرات شرایط آب و هوایی واقعا دارد اتفاق می‌افتد، آن هم به دست انسان. می‌فهمند که مواد شیمیایی‌ای که استفاده می‌کنند مستقیما بر محیط زیست تاثیر می‌گذارد. آنها می‌دانند که نسل آینده در خطر است و  حاضرند رفتارشان را برای کمک به محیط زیست اصلاح کنند.

در همین اثنا، آنها محصولات شوینده را برای شست و شو می‌خرند و حاضر نیستند فقط برای اینکه محصولی دوست‌دار طبیعت است هزینه‌ی گران آن را بپردازند و از ضعف‌هایش چشم‌پوشی کنند.

به خاطر بسپرید که این مخاطب نظرات و احساسات قاطعی پیرامون این دسته از محصولات (مایع لباس‌شویی) ندارد و تمایل دارد از همان محصولی استفاده کند که والدینش استفاده می‌کند.

blog-CreativeBrief

۴. تمرکز: چه چیزی مهم‌تر است که گفته یا نشان داده شود؟

اینجا قرار است متقاعد‌کننده‌ترین شرح یا تصویری که می‌تواند برای رسیدن به منظور نشان داده شود شناسایی کنید.

مثال: مایع لباس‌شویی زمیک از ترکیب گیاهی جدیدی استفاده می‌کند که با قدرت، کثیفی، لکه‌ها و چربی را پاک می‌کند و به محیط زیست به هیچ وجه آسیبی نمی‌رساند.

۵. دلایل: چه دلایلی برای اقناع وجود دارد تا مخاطب باور کند، امتحان کند و خریداری کند؟

دلایل منطقی و احساسی‌ای که باعث می‌شود مصرف کننده حرف شما را باور کند و محصول یا خدمات را بخرد فهرست کنید. شامل تمام نکات اصلی کپی و شواهد بصری و به ترتیب اهمیت برای مصرف کننده.

مثال:

۱) از بین برنده‌ی کثیفی. جدید ، با فرمول علمی پیشرفته، با قدرت، کثیفی، لکه‌ها و چربی را پاک می‌کند.

۲) دوست‌دار زمین. ترکیب گیاهی که کاملا به طبیعت بازمی‌گردد و بدون هیچ تاثیر مخرب شیمیایی تجزیه می‌شود.

۳) ارزان. با تخفیف برای مدت محدود. به مناسبت ورود به بازار و با ارایه کوپن روی بسته‌بندی به فروشنده.

۴) به‌صرفه. به خاطر بسته‌بندی مناسب، می‌توان تا مدت‌ها مدل بسته بندی‌شده‌ی ارزان‌تر را خرید و بسته‌بندی اصلی را با آن پر کرد.

۵) پیشگیری‌ از حیف و میل: دکمه‌ی روی بسته بندی کمک می‌کند تا هر بار فقط مقدار مشخصی از مایع که لازم است از بسته‌بندی بیرون بیاید.

۶. و نیز: چه چیز دیگری می‌تواند به تیم خلاقیت کمک کند؟

اینجا همان‌جایی است که می‌توانید بینش مصرف کننده، جملات به یادماندنی، شرحی از شخصیت برند، تگ لاین‌های پوزیشنی، فکرهای خلاق اولیه، شرایط پیشنهاد واکنش مستقیم (direct response offer)، انتظارات از نتیجه و عناصر الزامی مانند لوگو و نشانی وب‌سایت را اضافه کنید.

و مطمئن شوید که منابع برای پژوهش‌های بیشتر را قید کرده‌اید.

مثال‌ها:

  • بینش مصرف کننده: شرح حال روان‌نگاشتی نشان می‌دهد که این مخاطب، ایکس و ایگرگ را به عنوان دو چهره‌ی تلویزیونی، منابع بسیار معتبری برای اخبار و اطلاعات می‌داند. همچنین بسیاری از این مخاطبان سریال بیگ بنگ تئوری را تماشا می‌کنند و شیفته‌ی شخصیت دمدمی و روشنفکری هستند که در دکتر شلدون کوپر با بازی جیم پارسونز می‌بینند.

  • جمله قصار متخصص: “پاک‌کننده‌ای قوی‌تر و سبزتر از این محصول که منشا گیاهی دارد ندیده‌ام.” پروفسور فلان.دانشگاه فلان.

  • اطلاعات بیشتر: با آقای فلان در واحد پژوهش تماس بگیرید تا شرح حال روان‌نگاشتی را کامل کند. بخشی که شامل چند ویژگی شخصیتی (پرسونا) می‌شود که معرف مخاطب است.

  • مشتری علاقمند است تا ما حداقل یک ایده استوار بر یک شخصیت واقعی که نقش ایفا می‌کند را برایش ایجاد کنیم. به آگهی‌های بیمه فلان فکر کنید نه کاراکتر رستوران‌های مک‌دونالد.بسته‌ای از نمونه‌کارهای کمدین‌ها/بازیگرانی که سلبریتی هستند را دریافت خواهید کرد.

۷. زمان‌بندی: از تیم خلاقیت چه می‌خواهیم و چه زمانی به آن احتیاج داریم؟

اینجا همان جایی است که می‌توانید بر اساس پروژه، جزییات را پیرامون رسانه،‌اندازه‌ها و احتیاجات پرزنت به مشتری و حتا مشخصات تولید را بیان کنید.

مثال: هدف ما این است که پرزنتیشن مشتری در ۱۰ هفته آماده شود. در پرزنتیشن می‌خواهیم دو یا سه کمپین کامل را به مشتری ارایه کنیم.قدم اول این است که کانسپت‌هایی را برای۴ تا ۶ ایده کمپین آماده کنیم تا در داخل شرکت بررسی شوند.

هر کانسپت باید شامل ۱) ایده برند، ۲) پیشنهاد پروموشن باشد. علاوه بر آن شما باید نشان دهید که کانسپت خلاق قرار است چطور در فیس‌بوک، تلویزیون/ویدئو، پرینت (روزنامه،‌مجله، نامه‌ی مستقیم) و ۴ تا ۶ آگهی اینترنی با landing page عمل کند.

تاریخ: روز/ماه – بررسی خلاق اول. ۶ تا ۸ کانسپت. که ۳ تا ۴تای آن‌ها برای پالایش انتخاب خواهند شد.

تاریخ: روز/ماه – بررسی کانسپت‌هایی که خاص این رسانه‌ها آماده شده‌اند: تلویزیون/استوری بورد، پرینت،فیس‌بوک، آگهی اینترنتی. بررسی با تیم کامل: امور مشتریان، برنامه‌ریزی استراتژیک و مدیریت ارشد. رویکردهای خلاق انتخاب می‌شوند.

تاریخ: روز/ماه – پرزنت رسمی تیم خلاقیت در داخل شرکت که تمام رسانه‌های اصلی را شامل می‌شود. به صورت دیجیتال با شاسی. حک و اصلاح در صورت لزوم.

تاریخ: روز / ماه – آغاز تمرین برای پرزنتیشن خلاق مشتری. کارهای خلاقه باید در قالب نهایی پرزنتیشن باشند، اندازه اصلی، دیجیتال، شاسی یا دستی.

تاریخ: روز / ماه – پرزنتیشن مشتری.

checklist

چک لیست امور مشتریان:

[ ] آیا به منابع کافی برای مراجعه دسترسی داریم: آگهی‌های قبلی، بروشورها، آگهی‌های رقبا، ویدئوها یا وب‌سایت‌ها؟

[ ] آیا اطلاعات تماس / لینک به افراد، پژوهش یا منابعی که بتواند تیم خلاقیت را کمک کند در اختیار داریم؟

[ ] آیا به ضمیمه‌ای برای بریف احتیاج داریم که حاوی اطلاعات نیازهای تولید رسانه یا شاید محتوا برای وب‌سایت، بروشور یا ویدئو باشد؟

[ ] آیا از طرف مشتری روشن شده که چه چیزی بایدو چه چیزی می‌توانددر خروجی‌های ارتباطاتی وجود داشته باشد؟نیازهای مشتری در برابر خواسته‌های مشتری مشخص شده‌اند؟

[ ] آیا ما مسایل، دغدغه‌ها، خواسته‌های مشتری را بیان می‌کنیم؟

توضیحات:

  • مشتری می‌خواهد  زمیک برند چالش برانگیز در رده‌ی محصولات مشابه باشد و حتا با محصولات خودش رقابت کند. این تجربه‌ای جسورانه برای مشتری است که توسط تیمی خارج از ساختار مدیریت و بازاریابی معمول آن هدایت خواهد شد.

  • این محصول با سایر محصولات مشتری در یک شلف قرار نخواهد گرفت.

  • تمام محصولات زمیک طراحی جدید، به روز و کاربردی خواهند داشت. طراحی بسته بندی توسط شرکت فلان انجام شده است.

    نکات: فرض این بریف آن است که شما ایجاد یک برند را می‌فهمید، بر روی پوزیشن کردن یک شرکت، محصول یا خدمت در بازار شناخت دارید و بینش مصرف کننده را می‌شناسید.

    این مطلب ترجمه‌ای آزاد از اینجاست. سعی کرده‌ام با حذف اسامی خارجی و استفاده از “ایکس و فلان!” تا حد امکان متن را ساده و روان کنم. در متن اصلی نام برند o earth معرفی شده که من آن را محض بازیگوشی‌ و علاقه‌ام به نامگذاری برندها به “زمیک” که همان زمین در زبان پهلوی است تغییر داده‌ام. با این حال اگر سوالی داشتید می‌توانید با من در میان بگذارید.

 

همچنین یکی از تخصص‌های من نوشتن بریف خلاق و همینطور مدیریت تیم‌های خلاقیت است. در این خصوص نیز می‌توانید با من در تماس باشید.