سه نکته پیرامون بازاریابی اینفلوئنسرها در شبکه‌های اجتماعی

هر روزی که پشت سر می‌گذاریم، احتمال به دست آوردن توجه و اعتماد و ساختن ارتباط در تبلیغات کمتر می‌شود. آشفتگی در شبکه‌های اجتماعی، پرهیز از تبلیغات، طبقه‌بندی رسانه‌ها از دلایل این امر محسوب می‌شوند.

به نظر می‌رسد این موانع، بازاریابی اینفلوئنسرها (توصیه‌کنندگان) را بیشتر در کانون توجه قرار می‌دهند. در اصل، ۵۱درصد برندها بودجه خود را برای بازاریابی توصیه‌کنندگان در سال ۲۰۱۷ افزایش داده‌اند. فهمیدن دلیلش ساده است. با کمک توصیه‌کنندگان، برندها می‌توانند با نیش‌مارکت و مخاطبان تازه‌ای ارتباط بگیرند که به نظر می‌رسد با تبلیغات میانه‌ی خوبی ندارند. آن‌ها می‌توانند از شیوه‌ی تولید محتوای این افراد برای بازگو کردن داستان‌های معناداری استفاده کنند که از میان آشفتگی‌های فضای مجازی عبور کند. اینفلوئنسرها می‌توانند در نقش وکیل مدافع برندها ظاهر شوند و گزینه‌ی اعتماد و احترام به برند را فعال کنند.

بازاریابی توصیه‌کنندگان می‌تواند به این چیزها و بسیار بیشتر از آن دست یابد، به شرط آنکه… یک “به شرط آنکه”‌ی بزرگ در اینجا وجود دارد: به شرط آنکه که طبق ترتیب خاصی اصالت آن احراز شود.

این سه شرط (احتمالا شگفتی‌آور) برای به دست آوردن اصالت عبارتند از:

۱. دو تا شش اینفلوئنسر برای هر کمپین مناسب است. از وسوسه‌ی فعال‌کردن بیش از ۱۰ اینفلوئنسر در آن واحد پرهیز کنید. این تماسی شخصی و تجربه‌ای دوخته شده به قامت اینفلوئنسر است که به آن‌ها اجازه می‌دهد تا با موفقیت پروژه‌ی شما به شکلی عمیق همراه شوند.

۲. با انتخاب اینفلوئنسر آغاز کنید، نه با استراتژی درگیر کردن مخاطب: این راهی است که می‌توانید ارزش تبادل را انجام دهید. مثلا تجربه‌ای که به اینفلوئنسر شما دلیلی دهد تا در مورد برند شما صحبت کند. این کار را با تمرکز بر علایق، انگیزش‌ها و نقاط کشش کنونی اینفلوئنسر پیش ببرید.

۳. کمپین را با کمک اینفلوئنسرهای انتخابی خود بسازید. با آنها پیرامون ایده‌تان صحبت کنید. از آن‌ها بپرسید که چگونه این ایده می‌تواند برای آن‌ها شخصی‌سازی شود. به آن‌ها گوش دهید. حال که آن‌ها بیشتر برای بازی وقت می‌گذارند، باید موفقیت کمپین را پیشاپیش احساس کنند. هرچقدر که احساسات اینفلوئنسر بیشتر درگیر کمپین شود، محتوای تولید شده توسط او بیشتر اصالت خواهد داشت و به عبارتی خروجی او بیشتر از یک انجام وظیفه خواهد بود. مخاطبان اینفلوئنسرها به هر حال زرنگ‌اند. آن‌ها می‌دانند که اینستاگرامر محبوب‌شان چه زمانی از کار با یک برند هیجان زده شده و چه زمانی فقط این کار را برای گذران امور مالی انجام می‌دهد.

در بازاریابی توصیه‌کنندگان میان‌بری وجود ندارد. اگر می‌خواهید آن را انجام دهید، درست انجامش دهید. معنای تمرکز دقیق بر اصالت همین است.

شارلوت تنسیل / مدیر ارشد تولید محتوای دیجیتال آژانس آگیلوی نیویورک

مشتریان واقعا به چه سرویس‌هایی احتیاج دارند؟

بهترین راه برای پوزیشن کردن آژانس شما برای رشد کدام است؟ فروختن خدماتی که مشتریان شما واقعا می‌خواهند بخرند.

در حال حاضر مشتریان در حال آماده کردن بودجه ۲۰۱۷ بازاریابی خود و تصمیم‌گیری برای سال آینده هستند. شیوه‌ی جست‌وجو برای یافتن خدمات بازاریابی در سه سال گذشته تغییر یافته و شاید احتیاج باشد که آژانس شما بر اساس تقاضاهای تازه خودش را ری‌پوزیشن کند.

Agency Spotter – خدمات آنلاین رایگانی که برای آژانس‌ها و برندها کار پیدا کردن همدیگر و بهتر کار کردن با یکدیگر را انجام می‌هد – به تازگی گزارشی را منتشر کرده که نگاهی به ۲۵ خدمات مارکتینگ اصلی در سال‌های ۲۰۱۴، ۲۰۱۵ و نیمه ۲۰۱۶ دارد.

گزارش ترندهای جست‌جو شد‌ه‌ی آژانس‌ها نکاتی را در جست‌وجو، انتخاب و اشتغال آژانس‌ها آشکار می‌کند. در این مطلب ما این موضوع را که این ترندهای جست‌وجو شده‌ی آژانس‌ها می‌توانند حرفه و احتمالا شغل شما را در این صنعت تحت تاثیر قرار دهند بررسی می‌کنیم.

در صدر: تبلیغات، استراتژی دیجیتال، وب، شبکه‌های اجتماعی، استراتژی بازاریابی

5_services_stayed_on_top

به نظر می‌رسد برخی سرویس‌های بازاریابی همواره در صدر قرار دارند. تبلیغات همچنان محبوب‌ترین سرویسی است که در Agency Spotter از ۲۰۱۴ تا نیمه‌ی ۲۰۱۶ جست‌وجو شده است. همچنین شلوغ‌ترین سرویس در میان آژانس‌هایی است که به عنوان آژانس‌های تبلیغاتی شناخته می‌شوند. 

استراتژی دیجیتال، وب، شبکه‌های اجتماعی، استراتژی بازاریابی و موبایل تقریبا به یک اندازه در صدر هستند.

در حال سقوط: برندینگ، استراتژی دیزاین، UX و بیشتر

marketing-agency-services-in-free-fall

برندینگ، استراتژی دیزاین، طراحی تجربه‌ی کاربری، تجارت الکترونیک، بازی‌سازی و ارتباطات طراحی گرافیک در سال ۲۰۱۶ به نسبت ۲۰۱۵ سقوط کرده‌اند که این موضوع نشان دهنده‌ی کاهش مستمر علاقمندی مشتریان است.

چیزهایی مثل تجارت الکترونیک، استراتژی دیزاین و دیزاین UX در واقع بین سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ بیشتر جست‌وجو شده‌اند. این کاهش مستمر در نیمه اول امسال رخ داده است. 

چیزهای دیگری مثال UX و بازی‌سازی از بین ۲۵ سرویس اصلی آژانس‌ها خارج شده‌اند. به عنوان کسی که بیست سال است کار طراحی UX انجام می‌دهم نبودن جست‌وجوی UX در بین ۲۵ جست‌وجوی اصلی باعث شد لحظه‌ای کله‌ام را بخارانم! (منظور اینجا نویسنده متن اصلی است.)

فکر نمی‌کنم که اهمیت UX کاهش یافته باشد. دلیل این ماجرا این است که UX تبدیل به یکی از الزامات هم آژانس دیجیتال یا شرکت طراحی شده است. 

احتمالا شیوه‌ی جست‌وجوی مردم برای طراحی UX تغییر یافته است. بازاریابان دیجیتال احتمالا در درجه اول برای استراتژی دیجیتال، وب و موبایل جست‌وجو می‌کنند و از آن طریق به مطالعه میزان تمرکز آژانس‌های دیجیتال بر روی طراحی UX می‌پردازند.

همین نکته احتمالا برای بازی‌سازی هم صدق می‌کند. آیا بازی‌سازی بدل به فقط یکی از اجزای تصمیم‌گیری برای بازاریابانی شده که به دنبال آژانس‌های دیجیتالی هستند که می‌توانند در بخش‌های مختلف کار کنند؟ یا اینکه بازاریابان در استراتژی دیجیتال‌شان زرنگ‌تر شده‌اند و دیگر به دنبال یک ترند نمی‌گردند، بلکه آژانس متخصص بازی‌سازی را زمانی جست‌وجو می‌کنند که استراتژی آن‌ را برای رسیدن به اهدافشان تکلیف کرده باشد؟

بازگشت‌ها: روابط عمومی، ایونت‌ها و نوآوری

3-marketing-services-bounce-back

شاید افزایش جایگاه جست‌وجو برای آژانس‌های بازاریابی محتوا غافل‌گیرکننده نباشد. اما آیا می‌دانستید که جست‌وجو برای آژانس‌های نوآوری سال گذشته کم شده‌بود اما در ۲۰۱۶ بالا آمده است؟ روابط عمومی و بازاریابی ایونت‌ها هم که در ۲۰۱۵ کم شده بودند، امسال دوباره بالا رفته‌اند.

آن‌هایی که بالا پریدند: بازاریابی محتوا، آنالیز داده، بازاریابی مستقیم و  بازاریابی تجربه‌گرا

many-marketing-services-jumped-up-2016

در حالی که برخی خدمات سیر نزولی داشته‌اند، به نظر می‌رسد جست‌وجوی برخی دیگر از ۲۰۱۴ رشد داشته است. با این همه حرف که پیرامون big data زده می‌شود، آنالیز داده در جست‌وجوها سه نقطه بالا آمده است.

بازاریابی محتوا همچنان دارد بالا می‌رود هرچند که بین ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ رشد محسوسی نداشت. Indound marketing یا بازاریابی درونگرا در ۲۰۱۵ معرفی شد و دارد با بازاریابی محتوا رقابت می‌کند. به شکلی که از ۲۰۱۵ حضوری قدرتمندانه داشته است.

بازاریابی تجربه‌گرا هم از زمان معرفی‌اش در ۲۰۱۵ وارد فهرست شده است. این شاخه میان بازاریابان صنایع غذایی، نوشیدنی و CPG محبوب است.

آخرین ولی نه پایین‌ترین، دیدن بازاریابی مستقیم در پله‌ی دوازدهم ما را شگفت زده کرد. بازاریابی مستقیم در این بازده زمانی سه پله رشد داشته است. حتما بازاریابی مستقیم این‌روزها کسب و کاری پیچیده است و برای بسیاری از برندهای خودرو، خدمات مالی، تجارت الکترونیکی، خرده فروشی و بانکداری معنایی فراتر از ارسال نامه دارد. 

آژانس‌ها باید خود را با تغییر نیازهای مشتریان وفق دهند

دنیای خدمات بازاریابی برای شما و مشتریانتان ساده‌تر نمی‌شود. فقط در ایالات متحده ۶۰ هزار تا صدهزار، بسته به آنچه که آژانس می‌نامید، آژانس وجود دارد. این عدد صرف‌نظر از تعطیل‌شدن و جمع‌آوری شدن برخی‌ها، همچنان سالانه رو به افزایش است. 

کلید ماندن؟ آژانس‌ها باید به آنچه که مشتریان می‌خواهند بدل شوند. افق خدمات بازاریابی به شکل تهدیدآمیزی پیچیده است و آژانس‌ها می‌توانند با تغییر دادن ویژگی‌هایشان به سوی احتیاجات مشتریان خود را در دسترس‌تر کنند. 

تصمیم‌گیرندگان بازاریابی بیشتر به دنبال آژانس‌های تازه هستند. عدد افرادی که در Agency Spotter در جست‌وجوی آژانس‌های بازاریابی هستند رو به گسترش است و بین نیمه اول ۲۰۱۴ تا نیمه اول ۲۰۱۶ ۴۵٪ رشد داشته است. 

همچنین بازاریابان بیش از پیش با آژانس‌ها ارتباط برقرار می‌کنند. از آن که بگذاریم افق فن‌آوری بازاریابی (Martech) نیز هر سال دورنمایی شلوغ‌تر و پیچیده‌تر پیدا می‌کند.

توانایی هدایت این پیچیدگی در راهی معنی‌دار بسیار پرمخاطره شده است. هرچقدر که مشتریان شما زرنگ‌تر شوند و از پیچیدگی پیش رویشان آگاه‌تر شوند، بیشتر می‌توانیم انتظار جست و جو برای آژانس‌های تازه را داشته باشیم. می‌توانید از این اینجا گزارش کامل را بخوانید و از سایر ترندهای جست‌وجو نیز‌ آگاه شوید.

ترجمه‌ای از اینجا.