ماکان مهر پویا تحصیل کرده سینما و دارای تجربه و فعالیت 16 ساله در زمینه فیلمسازی و تبلیغات است. وی فعالیت خود را به عنوان کارگردان و تدوینگر در سازمان صدا و سیما آغاز کرد و به همکاری با شرکت های تبلیغاتی و دفاتر فیلمسازی از قبیل گلیان٬ هور ام فیلم٬ ایران نوین٬ دیدار٬ پرشیا مدیا٬ روزگار طرفه (بادکوبه)٬ لمون و … پرداخت. مهر پویا اداره کننده موسسه فرهنگی انتشاراتی ماکان است و به عنوان مدرس در دانشگاه علمی و کاربردی نیز فعالیت دارد.
در این مطلب با ماکان مهرپویا پیرامون مجموعه آگهیهای تلویزیونی آسان پرداخت (آپ) گفتوگو کردهایم:
س. در ابتدا بفرمایید چگونه و از چه زمانی وارد پروژه شدید؟ در زمان ایده پردازی و نگارش فیلمنامه یا پیش تولید؟
ج. هنگامی که قرار بود اولین آگهی تلویزیونی دو برادر (آپ) تولید شود، از طرف دفتر تولید آژانس تبلیغاتی روزگار طرفه (بادکوبه) به عنوان کارگردان دعوت به همکاری شدم. نویسنده فیلمنامه رضا سعیدی بود و من پس از نگارش فیلمنامه وارد گروه شدم. البته آپ پیش از این سه آگهی دیگر نیز داشت که توسط پویا بادکوبه کارگردانی شده بود که درون مایه طنز داشتند و داستان درگیریهای برادر بزرگتر (شاهرخ هدایی) و گوشی موبایلش بود. ولی به هر ترتیب تمایل داشتند که آگهیهای کمپین جدید آپ را من کارگردانی کنم.
س. فکر میکنید دلیل تمایل آنها چه بود؟
ج. من مدتی کارگردان ثابت آژانس تبلیغاتی بودم و به کار من آشنایی داشتند. احتمالاً سبک کار من، به فضای مد نظر مدیر هنری آژانس نزدیک بوده.
س. برای این کار از طرف مشتری بریف ارئه شد؟
ج. خیر در 99% از کارها ما بریف مکتوب نداریم. دلیل این مساله این است که اغلب دوستان ما فکر میکنند فقط شنیدن حرفهای مدیر مجموعه آگهیدهنده و فرازهایی از آن به صورت شفاهی کافی است. البته چند بار هم بریف مکتوب به من داده شده است که به قدری غیرحرفهای بودند که با نبودنش فرقی نداشت.
س. به نظر شما شرکتهای تبلیغاتی تا چه حد به انتخاب کارگردان بر اساس سبک و ژانر آگهی اهمیت میدهند؟
ج. قطعاً کم. برای مثال یکی از همکاران من در فضای PSA (فرهنگی) آگهیهای خوبی میسازد ولی در آگهی های طنز موفق عمل نکرده است، با این وجود به او پیشنهاد کار هایی می شود که تسلط کافی بر آنها ندارد. من عقیده دارم که کارگردان با توجه ساعت بیولوژیکی بدن خود کار میکند. فردی که ریتم درونی بدنش و کارهایی که میسازد کند است و پلان های طولانی، اکشن و ری اکشنها و همچنین حرکت دوربین خیلی آرام دارد، نمیتواند خود را برای ریتم کار طنز، اکشن یا موزیکال منطبق کند. این مساله فقط در ایران اتفاق نمیافتد. در اغلب کشورها کارگردان را بر اساس توانایی هایش انتخاب میکنند. بی دقتی آژانسها باعث میشود همکار من که میبایست آگهی ایموشنال یا فرهنگی و … بسازد وارد کار طنز شده و در مقابل فردی مثل من در پروژه ای که باید قاب های آرام داشته باشد، با بی حوصلگی و سرعت درونی تند، نتیجه مطلوب نگیرد.
س. اتفاقاً آگهیهای آپ که خیلی حرکت دوربین و اکشن و… نداشتند؟!
ج. در ظاهر بله. ایده اولیه این بود که این آگهی متفاوت تر از سایر آگهی هایی باشد که در این مجموعه هستند. ما چند کار انجام دادیم. دکور به طور کل با رنگ های خنثی طراحی شد و فقط از چند لکه رنگی در پس زمینه و پیش زمینه استفاده کردیم. اما توجه داشتیم که توجه بیننده را به خود جلب نکنند. در مقابل بازیگران لباس های متمایز پوشیدند تا جلب توجه کنند. قرار بود در این آگهی دو نفر در نهایت خستگی و رخوت با هم جنگی 30 ثانیه ای داشته باشند و در نهایت یک نفر مغلوب شود. ترجیح دادم تنش را پنهان کنم. یعنی قاب ثابت است اما دیالوگها و ری اکشنها مثل چند ضربه عمل میکنند. این کار باعث میشود مخاطب به صورت ناخودآگاه احساس کند چیزی سر جایش نیست. ما موقع تماشای درگیری دو نفر تنش محیط را احساس میکنیم. نگاهمان را دائما به سمت طرفین دعوا میچرخانیم. نقطهی دید خود را عوض میکنیم. میخواهیم ببینیم عملها و عکسالعملها چگونه هستند. اما در این آگهی مخاطب این تجربهها را تکرار نمیکند. بلکه همه چیز پیش رویش و در حال اتفاق میافتد. درنتیجه تنش را احساس میکند. اما به این علت که عناصر اضافی جلب توجه از مخاطب گرفته شده است٬ به پیام توجه میکند. بسیاری از مردم یا متاسفانه برخی از همکاران من فکر میکنند که آگهی باید ساخت درجه یک داشته باشد اما باید بیشتر به این نکته توجه کنند که ما آگهی تلویزیونی را میسازیم تا در درجهی اول پیام برند را برسانیم. مثلاً تن تاک فروش بسیار زیادی را تجربه میکند ولی برخی از برندهای کفش که سابقهی ۵۰ ساله دارند اینگونه نیستند. چون اولی پیام را درست منتقل کرده است ولی دومی خیر. در این کار من سعی کردم هم از لحاظ بصری و هم از لحاظ القای پیام کار را درست انجام بدهم و فکر میکنم کل تیم موفق بودهایم.
نکتهای در این کار وجود دارد که شاید فقط تعدادی از عوامل اصلی کار از آن اطلاع داشته باشند. در این کار، آژانس تا حد زیادی دست من را در انتخاب عوامل باز گذاشت که بابت این مساله به مدیر تولید مدیون هستم. انتخاب فیلمبردار، جدا شدن طراح دکور از طراح لباس٬ داشتن رضا سعیدی به عنوان بازیگردان که کمک زیادی به ما کرد. بخش زیادی از gag های کار که تا امروز تکرار میشوند در دقایق اولیه کار تهیه شد. از طرفی شاهرخ هدایی و هم حمید ژاریو بازیگران حرفهای هستند و انتخابهای خوبی بودند. از لحاظ شکل گیری فضای بصری هم همسرم سارا فلاح که طراح صحنه و لباس است، بسیار کمک کرد. مس اله ای که کمتر کسی از آن اطلاع دارد این است که ما کار را در ۴۵ دقیقه ضبط کردیم. برداشت اول اینقدر خوب بود که واقعاً احساس میکردم هر برداشت دیگری اضافی است. اما یکی دو برداشت دیگر هم گرفتیم. نکتهی بعد در مورد تمایل من در راستای سکون قاب این بود که کل آگهی بدون کات باشد. اما بنا به درخواست مدیران چند پلان مدیوم هم گرفتیم که به نظرم قدرت کار را در نهایت کم کرد.
س. چند تیزر ساخته ای؟
ج. در حال حاضر خاطرم نیست. فکر میکنم ۶ تیزر. به علاوه یک شوی تلویزیونی که نوروز ۹۴ برای قرعهکشی پخش شد و سعی کردیم کمی متفاوتر از بقیهی قرعهکشیها باشد. اما آخرین کار را بهار ۹۳ انجام دادم که اولین آگهی اهدای جوایز بود. سپس برای مدتی از ایران رفتم و همکارانم مجموعه را ادامه دادند. هرچند به نظرم ایدهی دو برادر بیش از حد تکرار شده است و وقت آن است که یک کمپین جدید شروع کنند.
س. چرا باید این کار را بکنند؟
ج. تعریف کمپین به طور کل چیز دیگری بود. از طرفی حدود سه سال است که آگهی اول آپ در حال پخش است. سبکی هم که پایهگذاری شده بود تبدیل به چیز دیگری شده است. در آگهیهای آخر حتی gag ها را هم کنار گذاشتهاند. به نظرم بهترین کار این است که کمپین جدیدی را با آدمها و انرژی جدید شروع کنند. البته هم مدیران برند و هم مدیران آژانس تبلیغاتی آدمهای باهوشی هستند. احتمال زیاد از همین آگهی نتیجه خوبی میگیرند. اما شاید یک نگاه تازه و یک کمپین جدید پاسخهای صحیح تری را به همراه داشته باشد. البته این دیدگاه من است که از بیرون نگاه میکنم.
س. ممنون از شما. برنامه سال ۹۴ شما چیست؟
ج. من کارگردانم و خیلی نمیتوانم بر روی شغلم مانور بدهم. خوشبختانه چون توی محیط دانشگاهی تدریس میکنم و از طرفی کار ترجمه هم میکنم و کمپیننویسی هم میکنم خیلی مجبور نیستم که برای گذران زندگی تن به ساخت کارهایی که برایم چالش برانگیز نیست بدهم. بر روی مستند تاریخ تبلیغات ایران حدود دو سال است تحقیق میکنم و مصاحبه میگیرم. امیدوارم سال ۹۴ بتونم در کنار یک تهیهکننده خوب تکمیلش کنم. جدای این کار قرار است به طور اختصاصی با یک آژانس خوب که ذهینیت نزدیکی به هم داریم کار کنم. امیدوارم سال خوبی برای من و همهی همکارانم باشد. و برای شما البته!
زمستان ۱۳۹۳
درباره برادر كوچيكتر صحبتى نكرديد و اسم ايشون رو هم حتا نگفتيد با اينكه بازيشون عاليه!ميشه ايشون رو هم معرفى كنيد؟؟
مرسى 8)
ایشون آقای حمیدرضا ژاریو هستن. بازیگر توانمند، با استعداد و باهوشی که همیشه به نظرم جای پیشرفت زیادی توی کارش داره.
سلام
من یکی از دوستان دوران دبستان و راهنمایی حمیدرضا ژاریو هستم.
خواستم خواهش کنم یا شماره ی ایشون و یا ایمیلشون رو در اختیارم بگذارین یا شماره ی من رو بهشون بدین ممنون مییشم.
مهدی قدس
09107603937
سلام. متاسفانه از حمیدجان شمارهای ندارم. لطفا شمارهتون رو برای بگذارید تا اگر دیدمشون باخبرشون کنم.