کوله پشتی من در سال ۹۴

backpack

backpack

حالا تنها چیزی که می‌تواند سال ۹۳ را در ذهنم خوشایند کند٬ مرور کردن تجربه‌های گران‌قیمتی است که در طی آن به دست آوردم. اما تازه سال ۹۴ شده‌ایم و ۹۳ فقط خاطره‌ای است که هر لحظه دورتر و دورتر می‌شود. همین دیشب بود که نشانه‌های رونق اقتصادی دوباره‌ي ایران با تفاهم هسته‌ای احساس شد. این برای من که کارم تبلیغات است و رشد اقتصاد کشور با حرفه‌ام ارتباطی مستقیم و تنگاتنگ دارد به معنی پیش‌بینی سالی پرکار و اتفاقاتی هیجان‌انگیز است.

دوست عزیز و مربی‌ام امیر مهرانی از سال پیش ایده‌ای را تحت عنوان کوله‌پشتی مطرح کرده که می‌توانید اینجا بیشتر درموردش بخوانید. سال‌هاست که نوروز – آگاه و ناآگاه به کوله‌پشتی امیر عزیز – چیزهایی را از کوله‌پشتی سال گذشته‌ام خارج می‌کنم و چیزهای تازه‌ای را داخلش می‌گذارم و در صفحه‌ی اول سررسیدم آن‌ها را می‌نویسم. اما امسال اولین سالی است که می‌خواهم محتویات کوله‌پشتی‌ام را با شما درمیان بگذارم:

چه چیزهایی را از کوله پشتی ۹۳ خارج می‌کنم: 

آدم‌های اضافی: سال ۹۳  اغلب یاران غارم که هنوز ایران بودند مهاجرت کردند و رفتند. ناگهان چشم‌هایت را باز می‌کنی و می‌بینی داری عکس کسانی را که یار جانی‌ات بوده‌اند در شهرهایی هزاران کیلومتر آن‌طرف‌تر لایک می‌کنی. برای سال‌ها و تا همین چند ماه پیش سهم‌مان در هفته ساعت‌ها هم‌صحبتی بود و حالا سهم‌مان شده یک لایک. لایک به ماشینشان که زیر برف پنهان شده. لایک به سقف شیروانی خانه‌های همسایه. لایک به غذاهای ملل که قرار است هر آخر هفته الفبایی مرور شوند.
دارم اعتراف می‌کنم نبودن‌شان برای من که دایره‌ای بسیار محدود از آدم‌های دوست‌داشتنی داشتم٬ بسیار غم‌انگیز است. دوستان برای من خانواده‌ای هستند که به اختیار خودم انتخاب می‌کنم و اگر سارا – بهترین دوستم و همسرم – را کنارم نداشتم چه بسا نبودشان از این هم سخت‌تر می‌نمود.
سعی کردم دوستان تازه‌ای پیدا کنم. اشتباهم همینجا اتفاق افتاد. با دوستان تازه هم مثل دوستان جانم دوستی کردم. نتیجه خوش‌آیندم نبود. اولین چیزی که از کوله‌پشتی ۹۳ خارج می‌کنم همین آدم‌های اضافی هستند. دست‌بگیردارها٬ خاله‌خان‌باجیها٬ حسودها و دروغگوها جایی در خانه‌ی من و کوله‌پشتی من در سال تازه ندارند.

ادعاهای اضافی: اقامت کوتاهم خارج از ایران فرصت بزرگی به من داد تا با گوشه‌هایی از حرفه‌ام آشنا شوم که تا پیش از این فقط در سایت‌های تخصصی خوانده بودم. مهمان و دانش‌آموز چند ورک‌شاپ کوتاه شدم. با مهدی – یکی از رفقای جان – گپ‌های مفصل سینمایی زدم و دیدم ای داد چقدر عقب افتاده‌ام از خود سینما! به چند شرکت تبلیغاتی و پروداکشن هاوس بزرگ و کوچک سرزدم و چیزهای تازه آموختم. و در کنج لابی هتلی چند ساعتی سام عزیزم را دیدم که آمده بود سفر و وقتی به من داد تا صحبت کنیم و همانجا بود که بهش گفتم ترجیح می‌دهم خودم را به دریا بیاندازم تا برگردم اما چند روز بعد برگشتم تا بمانم و خودش حتما نمی‌داند که بزرگواری و دیدگاهش به مسایل چه تاثیری روی من گذاشت. چند “من بهترم”‌ الکی را همان موقع از کوله‌پشتی درآوردم و انداختم دور. اما حالا بقیه‌ی ادعاهای اضافی را هم از کوله‌پشتی‌ام بیرون می‌آورم. آموختم که آموختی‌های زیادی پیش رویم هست که نمی‌دانم و باید بدانم و مرور و به کارگیری دانسته‌هایم نیز به همان میزان مهم است.

چیزهای سرسام‌آور: ۳۸ سالَم شده و دیگر خیلی جوان نیستم. روزگاری وبلاگی داشتم با عنوان یادداشت‌های یک فیلمساز جوان که تویش شور بود و باد کله و حریف‌طلبی. حالا دیگر اما گفتم که… خیلی جوان نیستم. حوصله‌ی شلوغی الکی٬ معاشرت‌های الکی٬ کارهای الکی٬ فیلم‌ها و موسیقی‌ها و کتاب‌های الکی را ندارم. حوصله‌ی آن چیزهای که سرسام را به جان زندگی‌ام بیاندازد را هم ندارم. یاد کردن از اتفاقات بد گذشته٬ پاگذاشتن به شرکت‌های تبلیغاتی‌ای که همیشه از شانه‌های من و همکارانم به عنوان نردبام ترقی استفاده کرده‌اند٬ تجربه کردن مکرر اشتباهاتم در ارتباط با دیگران و نشستن پای حرف‌های خاله‌زنکی چیزهای سرسام‌آوری هستند که می‌خواهم همه‌شان را همین اول سال از کوله‌پشتی‌ام بیرون بیاورم و بسوزانم.

چه چیزهایی را داخل کوله‌پشتی ۹۴ می‌گذارم:

ارتباطات تازه: گفتم که دایره‌ی محدودی از روابط دوستانه دارم. اما همیشه تشنه‌ی ارتباط با آدم‌هایی هستم که گشاده دست هستند. یعنی آنهایی که جای اینکه چیزهایی را که بلد هستند توی مشت‌شان و ته جیب‌شان بگیرند٬ با کمال میل و دوستی عرضه می‌کنند و همینطور پذیرای چیزهایی هستند که من می‌دانم و به دردشان می‌خورد. آدم‌هایی را برای دوستی و همکاری می‌خواهم که قصه‌گوهای خوبی باشند. تجربه‌هایشان مثل بقیه نباشد. فهرستی از ارتباطات تازه توی کوله‌پشتی‌ام می‌گذارم و البته همچنان در انتظار مهربانی سرنوشت هستم تا کسانی از این دست را در سال ۹۴ پیش رویم قرار دهد.

محدودیت‌ کاری خودخواسته: سرنوشتم این شکلی بوده که در این چند سال کارهای مختلفی را در صنعت تبلیغات انجام دهم. از مدیریت دفتر تولید آگهی تا کارگردانی و تدوین و نویسندگی و مدیریت هنری و ایده پردازی و حتا شرکت در جلسات بازاریابی. این آچار فرانسه بودن تا جایی برایم جذاب و کارآمد بود اما دوست دارم و می‌خواهم در سال جدید بیشتر از قبل به جنبه‌های هنری کارم بپردازم. میل و اشتیاقی که این روزها برای کار هنر دارم سال‌ها به این روشنی پیش چشمانم نبوده است.

پروژه‌های شخصی: امسال می‌خواهم چهار پروژه شخصی را به سرانجام برسانم. اگر این کوله‌پشتی به سلامت به ۹۵ رسید آن وقت می‌گویم که این پروژه‌ها چه بودند و به کجا رسیدند! این پروژه‌ها را از این جهت انتخاب کردم تا بین کار تبلیغات و ارزش‌هایی که در خودم سراغ دارم فاصله‌گذاری کنم. پروژه‌هایی که باید از فضای تبلیغات بیرون آمد و از ارتفاعی بالاتر در جهانش دست به خلق زد.

ابراز ساختن: می‌خواهم جهانم را بسازم. بنویسم. فیلم بسازم. ترجمه کنم. رنگ به بوم بریزم. می‌خواهم زندگی خودم و اطرافیانم را زیباتر کنم.

نوشابه‌های انرژی‌زا: فست‌فود و نوشابه و سیگار سال‌هاست که بلای جان من هستند. اما نوشابه‌های انرژی‌زایی که در کوله‌پشتی‌ام قرار می‌دهم با نوشابه‌های معمولی که به صورت روزمره خودم را با آنها مسموم می‌کنم تفاوت‌های عمده‌ای دارند. یکی از نوشابه‌ها صبر است. صبر را از سفرم یاد گرفتم. روزهایی که آنجا به انتظار انجام کارهایی نشسته بودم که شاید ارزش انتظار نداشتند چیزی را یاد گرفتم که به محض بازگشت به دردم خورد. تلاش و صبر کردن برای دیدن نتیجه‌ی کار چیز بزرگی بود که در پایان ۹۳ یاد گرفتم. حالا صبورترم و این صبر را با خودم به سفر ۹۴ خواهم برد.
انرژی‌زای دیگر رک بودن است. آنچه را که در مورد آدم‌ها و پیش‌آمدها و کارها به ذهنم خطور می‌کند با صراحت درمیان خواهم گذاشت. این‌طوری فرصتی خواهم داد تا نظرم را عوض کنند. اما حرف می‌زنم تا ناگفته‌ای باقی نماند. در مملکت چاکرم مخلصم‌های الکی به صراحت لهجه بیش از هرچیز دیگری نیاز دارم.
انرژی‌زای دیگر منابع آموزشی است. یادگرفتن و عمل کردن به آموخته‌ها مثل صبر و صراحت به من انرژی می‌دهد. دانش قدرت می‌آورد. می‌خواهم در سال ۹۴ از هر زمان دیگر قدرتمندتر باشم.

و آن شیشه‌ي تابناک رازآلود که دورش ماهوت پیچیده شده٬ حاوی ترکیبی قدرت‌بخش: عشق و امید. عشق به سرزمینم٬ به عزیزانم٬ به انسان‌ها و حیوانات و طبیعت٬ به حرفه‌ام. و امید به آینده. امید به سالی که  نکویی‌اش از همین ابتدای بهارش پیداست.

سال خوبی برایتان آرزو می‌کنم.

ویدئوی شرکتی یا Corporate Video – بخش اول: چیستی و چرایی

مستند صنعتی مستند شرکتی ماکان مهرپویا

مستند صنعتی مستند شرکتی ماکان مهرپویا

شاید مشتری شما کارخانه‌داری باشد که برای نشان دادن خط تولید‌ نیاز به یک سند تصویری دارد. شاید هم شرکتی باشد که مهارت خاصی در صنعت سدسازی دارد و می‌خواهد تا شما پروسه‌ی طراحی و اجرای آن را به عنوان یک سند٬ مرجع آموزشی و یا تبلیغاتی به صورت فیلم ثبت کنید. عبارت رایجی که برای این فیلم‌ها در ایران به کار می‌بریم “مستند صنعتی” است.

گاهی مشتری نیاز به فیلمی دارد تا توانمندی‌هایش را اعم از نیروی انسانی٬ تجهیزات٬ تخصص‌ها٬ واحدها و… به صورت B2B عرضه کند. معمولا در ایران به این فیلم‌ها “رپرتاژ” یا “مستند تبلیغاتی” می‌گوییم.

حقیقت این است که عباراتی مانند “مستند صنعتی”٬ “رپرتاژ”٬ “مستند تبلیغاتی”٬ “فیلم آموزشی” و… در ایران عباراتی کلی هستند که شاید به دلیل رواج آن‌ها و درک تقریبی طرفین از معنای‌شان معمولا به صورت کلی‌گویی و متاسفانه در برخی اوقات در جای نادرست به کار می‌روند. مثلا قرار است که در فیلمی یک شرکت ساختمانی با نشان دادن پرسنل٬ محیط اداری و نمونه کارهای انجام شده معرفی شود. اسمش را می‌گذاریم مستند صنعتی. در حالی که این فیلم قرار است به یک شرکت صنعتی بپردازد٬ نه شکل اجرای آن صنعت.
حالا تصور کنید قرار است دقیقا همین کار را برای یک شرکت IT انجام دهیم. چون تعریف عوامانه از صنعت چیزهایی مثل آجر و کامیون و بولدوزر است٬ اسمش را سریع عوض می‌کنیم و مثلا می‌گذاریم رپرتاژ! حالا فکر کنید قرار است همین کار برای یک هتل در حال کار ساخته شود. اسمش می‌شود مستند تبلیغاتی!

البته دلیل دیگر این نامگذاری‌های دل‌بخواهی٬ روشن نبودن کاربرد این‌گونه فیلم‌هاست. گاهی فیلم‌هایی از این دست قرار است یک کسب و کار را به کسب و کار دیگری معرفی کنند. برای نمونه یک شرکت فعال در زمینه برنامه‌نویسی امنیتی با نمایش این فیلم به یک بانک٬ توانایی‌هایش را به نمایش می‌گذارد. اما در جایی دیگر قرار است تا یک کارخانه مسایل مربوط به ایمنی محیط کار را به کارگران آموزش دهد. یا اصلا می‌خواهد خود را به صورت B2C برای مخاطبان عام پرزنت کند. در این صورت اغلب همه چیز از نحوه‌ی تولید گرفته تا زبان به کار رفته در آن و حتا استفاده از گرافیک برای مخاطب عام و خاص باید متفاوت باشد. البته تا حدی هم به مشتریان و هم تولید‌کنندگان فیلم‌هایی از این دست حق می‌دهم که بلاتکلیف باشند. هر ایرانی به طور بالقوه ساختمان‌ساز است. وگرنه تقریبا در هیچ جای دنیا نمی‌توانیم آگهی‌های مشعل شوفاژخانه یا سفال شیروانی را ببینیم که از شبکه‌های تلویزیونی و برای مخاطب عام پخش شوند! اغلب ما ایرانی‌ها می‌توانیم پس از ایجاد فرصت (!) با استخدام نیرو هر کاری را شروع کنیم: از راه‌اندازی کیترینگ تا خط مونتاژ موتورسیکلت.

یک حق ویژه‌ی دیگر هم باید به صاحبان صنایع و خدمات یا همان مشتریان داد. دلیلی ندارد که مشتری فرق همه‌ی این‌ها را با هم بداند. حتا دلیلی هم ندارد که شرکت تبلیغاتی/دفتر تولید فیلم/تهیه‌کننده هم بنشیند و این تفاوت‌ها را برای او شرح دهد. اما سخت است که این حق را برای تولید کننده‌ی فیلم هم قایل شد.

همه‌ی این‌ها را نوشتم تا مقدمه‌ای باشد بر مقدمه‌ی سلسله‌ی مطلالبی که در چند قسمت و به تناوب در این باب خواهم نوشت.

ویدئوی شرکتی یا سازمانی Corporate Video

ویدئوهای شرکتی یا سازمانی فیلم‌هایی هستند که برای شرکت‌ها٬ بنگاه‌ها و سازمان‌ها ساخته می‌شوند تا از طریق آن خدمات٬ محصولات٬ مسایل مرتبط به آموزش کارکنان و… به صورت B2B به مخاطب محدود معرفی شوند. این فیلم‌ها عموما یا به صورت لوح فشرده و stream video در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرند و یا از طریق نمایش روی پرده یا مانیتور در جلسات ارایه می‌شوند. اما همانطور که گفته شد همگرایی این گونه فیلم‌ها با سایر رسانه‌های بصری به‌قدری زیاد است که گاهی این فیلم‌ها نمایش گسترده‌تری می‌یابند و حتا به صورت آگهی‌ تلویزیونی یا برنامه‌ی تلویزیونی هم پخش می‌شوند. این نامانندی (تناقض) اخیر را بعدا بیشتر توضیخ خواهم داد.

نکته‌ي مهم دیگر اینکه کاربرد عمده‌ی این گونه ویدئوها بیشتر در روابط عمومی و مارکتینگ است تا تبلیغات. حتما با آنچه که گفته شد دریافته‌اید که این فیلمها علاوه بر کاربردشان در فضای کسب و کار٬ ماهیت اطلاع‌رسانی (مثلا به پرسنل) را نیز دارا هستند.  اساسا ویدئوهای شرکتی برای ایجاد کسب‌وکار٬ کاهش هزینه‌ها و پایین‌آوردن ریسک به کار می‌روند. همچنین صرفه‌جویی در زمان را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. پرزنت کردن کسب و کار در جلسات به صورت فیلم همه چیز را راحت‌تر می‌کند. همینطور که نمایش یک safety video یا ویدئوی ایمنی برای کارکنان هم ریسک را پایین‌تر می‌آورد و هم جلوی بازگویی مطالب را برای تک‌تک آنان می‌گیرد.

از این‌ها گذشته ویدئو رسانه‌ی بسیار مناسبی برای انتقال پیام است. این‌روزها اینترنت به شدت فراگیر شده است. مانیتوری برای نمایش فیلم تقریبا همه جا گیر می‌آید. لوح‌های فشرده که دم دستی محسوب می‌شوند. مخاطب هم که به تلویزیون عادت دارد و تماشای فیلم برایش معمولا به شکل بالقوه جذاب است. روی فیلم ویدئویی می‌توانید در پرزنت حضوری٬ نمایش آنلاین و همینطور زمانی که نسخه‌ای از فیلم را برای مشتری ارسال می‌کنید٬ حساب کنید. قرار دادن ویدئوهای شرکتی بر روی سایت تصویری منحصر بفرد و ارتقا یافته را از شما به نمایش خواهد گذاشت.

بر خلاف رسانه‌های چاپی و مانند آن٬ ویدئو رسانه‌ای پویاست. می‌توان با آن تصویری دلخواه از شرکت را نمایش داد. علاوه بر امکانات خاص سینمایی (اعم از انتقال هنرمندانه‌ی پیام از طریق تصویر و صدا) انیمیشن و گرافیک می‌توانند به هرجای فیلم اضافه شوند تا قدرت پیام را افزایش دهند. فکر کنید که تعریف کردن از ساخت یک سدی که ساخته نشده برای مشتری چقدر سخت است و نمایش آن به صورت فیلم و انیمیشن چقدر کار را راحت می‌کند! یا صحبت کردن از عواقب اشتباهات فردی برای نیروی انسانی چقدر با نمایش آن به صورت مثلا انفجار تفاوت دارد. نمایش ماشین‌های غول‌آسا٬ ساختمان‌های بزرگ یا ابزار حساس پزشکی آسان‌تر است یا تماشای آن‌ها بر روی ویدئو؟ و بعد حتا نمایش ویدئو در سالن نمایشگاهی شلوغ سهل‌تر است یا ارایه نسخه‌ای از آن بر روی رسانه‌های قابل حمل یا اینترنت؟

ماهیت یا همان چیستی ویدئوهای شرکتی تا زمانی زیر سوال نرفته‌اند که تکلیف‌شان روشن باشد. یعنی معلوم باشد که چه چیز یا چیزهایی قرار است معرفی شوند٬ پیام اصلی چیست. مخاطب کیست و رسانه کدام است. بدین ترتیب این دست از ویدئوها اغلب نیاز به یک بریف منسجم و کامل دارند که تولید‌کننده‌ی فیلم باید آن را به کمک مشتری تهیه کند و در تولید فیلم به‌کار بندد.

انواع ویدئوهای شرکتی

– آموزش کارکنان٬ دستورالعمل‌ها و ایمنی
– روابط سرمایه‌گذاران٬ نتایج اقتصادی
– ویدئوهای برند و پروموشن
– محصول جدید یا پرزنت‌های آنلاین خدمات
– نقش‌بازی (اغلب همراه با بازیگر)
– رضایت‌نامه‌های تصویری مشتریان و موکلین
– خلاصه‌ای از یک ایونت یا فعالیت
– نمایش تحت وب زنده یا on-demand
– نمایش تکنولوژی یا محصول
تلویزیون اقتصادی

در مطلب بعد به چگونگی نوشتن بریف مناسب برای تولید ویدئوهای شرکتی خواهم پرداخت.

اگر در این رابطه سوالی دارید٬ می‌خواید مشورت بگیرید یا قصد تولید فیلمی در این زمینه دارید می‌توانید از این طریق با من تماس بگیرید.

مستند ۲۳۰ سال و …

مستند ۲۳۰ سال ماکان مهرپویا

محسن میرزایی ماکان مهرپویا

در سال ۱۳۹۲ به سفارش انتشارات سیته و به تهیه‌کنندگی آژانس تبلیغاتی تیراژه مستندی ساختم با نام “۲۳۰ سال”.

این مستند ۲۰ دقیقه‌ای در اصل فیلمی است به مناسبت رونمایی از مجموعه بی‌نظیر ۶ جلدی “۲۳۰ سال تبلیغات بازرگانی در مطبوعات فارسی زبان” که به قلم استاد بی‌بدیل تبلیغات ایران محسن میرزایی منتشر شده است.

مستند “۲۳۰ سال” با ساختاری مصاحبه محور به روند شکل‌گیری و انتشار این مجموعه از زبان استاد محسن میرزایی و همچنین استاد منوچهر مستوفی٬ استاد کامران کاتوزیان٬ دکتر نمک‌دوست٬ دکتر شکرخواه٬ استاد پروین و همچنین آقای شاهین ترکمن (مدیر نشر سیته) می‌پردازد.

این فیلم در اواخر سال ۹۲ هم‌زمان با رونمایی کتاب در خانه هنرمندان ایران اکران شد.

اما در خلال ضبط این فیلم٬ ایده‌ی گسترده‌تری درباره‌ی تولید مستندهایی درباره اساتید منوچهر مستوفی٬ کامران کاتوزیان٬ محسن میرزایی٬ خلاقیت در تبلیغات ایرانی و از همه مهم‌تر تاریخ تبلیغات در ایران شکل گرفت و بخش‌هایی در این زمینه‌ها نیز فیلمبرداری شد. اما به دلایلی تهیه‌کننده ترجیح داد تا مستند در همان فاز رونمایی کتاب متوقف شود.حسرتی تلخ بر سرانجام پروژه‌هایی بزرگ که جایشان در میان مستندهای ایرانی خالی است.

۲۳۰ سال تبلیغات در مطبوعات فارسی زبان محسن میرزایی  نشر سیته مستند ماکان مهرپویااما و به هر ترتیب من به عنوان کارگردان این فیلم آمادگی این را دارم تا مستندهای یاد شده را با همکاری سایر آژانس‌های تبلیغاتی٬ شرکت‌های فیلمسازی٬ تهیه‌کنندگان محترم و شبکه‌های تلویزیونی به سرانجامی مفید برسانم.

برای ارتباط با من در رابطه با این پروژه‌ها می‌توانید از راه‌هایی که در این صفحه آمده استفاده کنید.

مصاحبه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) با من در مورد مستند “۲۳۰ سال”:

ماکان مهرپویا در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، اظهار کرد: مستند «230 سال تبلیغات بازرگانی در مطبوعات فارسی‌زبان» به فرایند نگارش و انتشار این کتاب می‌پردازد. انتشارت سیته به‌دلیل این‌که ناشر تخصصی کتاب‌های بازاریابی و تبلیغات به‌شمار می‌رود، تلاش کرده تا علاوه‌بر انتشار کتاب «230 سال تبلیغات بازرگانی در مطبوعات فارسی‌زبان» فیلمی نیز با همین نام برای معرفی کتاب، همچنین معرفی تاریخچه آغاز تبلیغات و روند آن تا پیش از انقلاب را عرضه کند.

کارگردان مستند «230 سال تبلیغات بازرگانی در مطبوعات فارسی‌زبان» درباره محتوای فیلم بیان کرد: این فیلم اثری گفت‌وگومحور همراه با بخش‌هایی از کتاب است که افرادی چون کامران کاتوزیان، نقاش و مجسمه‌ساز، ناصرالدین پروین، پژوهشگر تاریخ مطبوعات، علی‌اکبر فرهنگی، حسن نمکدوست و یونس شکرخواه از استادان و پژوهشگران پیشکسوت حوزه ارتباطات و رسانه سخن گفته‌اند.

وی درباره آغاز تبلیغات فارسی اظهار کرد: نخستین آگهی تبلیغاتی فارسی‌زبان در روزنامه «ایندیاگزت» هند منتشر شد. این آگهی مربوط به 230 سال پیش و هم‌دوره با عصر قاجار در ایران است. در این دوره هند مستعمره انگلیس و زبان رسمی نیز انگلیسی بود اما در منطقه‌ای که پارسیان هند زندگی می‌کردند، آگهی‌ها علاوه‌بر انگلیسی به فارسی نیز منتشر می‌شدند. نخستین آگهی فارسی‌زبان متعلق به این دوره است و در واقع تبلیغ کالا یا خدمات نیست بلکه حالت اعلان دارد.

این کارگردان در ادامه توضیح داد: مهم‌ترین ویژگی بررسی روند این تبلیغات، آگاهی از موقعیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایرانیان در دوره‌های مختلف و روند تغییرات آن‌ها در این 230 سال به‌شمار می‌رود. قدمت تبلیغات در زبان فارسی نیز مساله مهمی است به این دلیل که کشورهایی در دنیا مانند کانادا هستند که سابقه شکل‌گیری دولت در آن‌ها کمتر از 200 سال است اما از نظر تبلیغات در سطح بالایی قرار گرفته‌اند، در حالی‌که ایرانیان با سابقه‌ای طولانی، قدمت و پشتوانه بسیار، در این حوزه حرفی برای گفتن ندارند.

مهرپویا درباره هدف ساخت مستند «230 سال تبلیغات بازرگانی در مطبوعات فارسی‌زبان» نیز توضیح داد: هدف از ساخت و نمایش فیلم، شناخت تاریخ تبلیغات ایران، همچنین تبلیغ و انتشار کتاب است. این فیلم از سویی مستندی مستقل به‌شمار می‌رود که روند دگرگونی تبلیغات فارسی‌زبان را بیان و از سوی دیگر به معرفی و شناساندن کتاب، نویسنده و افرادی که در تدوین کتاب با محسن میرزایی (نویسنده کتاب)‌ همکاری داشته‌اند، کمک می‌کند.

مستند ۲۳۰ سال ماکان مهرپویااین کارگردان به دوره‌ای که این تبلیغات منتشر شده‌اند، اشاره کرد و گفت: با انتشار نخستین آگهی در هند، تبلیغات وارد ایران می‌شود. این تبلیغ‌ها با نثر آن دوره و زبان ساده به سمت فروش کالا و خدمات سوق پیدا می‌کنند و پس از مدتی تصویر به آن‌ها افزوده می‌شود. بررسی روند تبلیغات در این کتاب تا دوره پیش از انقلاب انجام شده که به‌دلیل تخصص و اشراف نویسنده کتاب بر این دوره‌هاست. این کتاب اثری ارزشمند در حوزه تاریخ مطبوعات و تاریخ تبلیغات به‌شمار می‌رود و بیش از دو هزار صفحه دارد که در 6 جلد گردآوری شده است.

وی درباره انگیزه مولف کتاب اظهار کرد: این کتاب تنها شامل عکس نیست و در هر بخش آن درباره تاریخ، شرایط اجتماعی و سیاسی هر دوره اطلاعاتی در اختیار مخاطب قرار می‌دهد که در دیگر کتاب‌های تاریخی کمتر دیده می‌شود. نویسنده کتاب در این فیلم درباره انگیزه نوشتن کتاب توضیح داده و می‌گوید، چنین کتابی باید تا پیش از این تدوین می‌شد اما مغفول مانده بود، به همین دلیل وظیفه خود دانستم تا آن‌ها را گردآوری و در اختیار پژوهشگران قرار دهم.

پیش از این نیز شاهین ترکمن، ناشر کتاب این مجموعه گفته بود:‌ این کتاب با نگاهی به نخستین آگهی‌ها به زبان فارسی در قلمرو ایران فرهنگی آغاز می‌شود و با بررسی آگهی‌های تجاری در دهه 50 پایان می‌یابد، نه‌تنها دربرگیرنده تاریخچه شکل‌گیری نخستین آگهی‌های مطبوعاتی در دوره‌های ناصری، مظفری، مشروطه و پهلوی اول و دوم است بلکه با نگاهی موشکافانه به بررسی وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هر یک از این دوره‌ها پرداخته است.

ماکان مهرپویا، دارای مدرک کارشناسی‌ارشد سینما از دانشگاه تهران است و 16 سال در حوزه تبلیغات و به‌ویژه تبلیغات تلویزیونی فعالیت می‌کند.

مراسم رونمایی از کتاب «230 سال تبلیغات بازرگانی در مطبوعات فارسی‌زبان» به‌قلم محسن میرزایی جمعه (22 آذرماه) برگزار می‌شود که فیلم مستند این کتاب نیز در این برنامه به نمایش گذاشته خواهد شد. «230 سال تبلیغات بازرگانی در مطبوعات فارسی‌زبان» درباره تاریخچه تبلیغات در رسانه‌های مکتوب فارسی‌زبان در یک دوره 230 ساله تا دهه 50 هجری شمسی است.

۲۳۰ سال مستند ماکان مهرپویا ۲۳۰ سال مستند ماکان مهرپویا ۲۳۰ سال مستند ماکان مهرپویا ۲۳۰ سال مستند ماکان مهرپویا ۲۳۰ سال مستند ماکان مهرپویا ۲۳۰ سال مستند ماکان مهرپویا ۲۳۰ سال مستند ماکان مهرپویا ۲۳۰ سال مستند ماکان مهرپویا

جلب اعتماد مشتری در تولید آگهی

ماکان مهرپویا - جلب اعتماد مشتری

3786-itok=FTGpE9F1

در تولید یک آگهی رابطه با مشتری همان‌قدر مهم است که خلاقیت و توانایی فروش محصول یا خدمات به مخاطب اهمیت دارد.

کانون توجه اصلی شما کمک به مشتری است تا به اهدافش دست یابد٬ اما ایجاد اعتمادی که او را  برای سپردن تولید سایر آگهی‌هایش در آینده به شما متقاعد کند هم جایگاه خود را دارد. فرقی نمی‌کند که بار اول است با این مشتری کار می کنید یا سال‌هاست به او خدمات ارایه می‌دهید. این سه نکته به شما کمک می‌کند تا رابطه بهتری با مشتری داشته باشید.

گوش کنید و سوال بپرسید

در تولید آگهی یک اصل وجود دارد و آن هم اینکه همه‌ی مالکان کسب و کار و مدیران عاشق حرف زدن درباره‌ی حرفه‌شان هستند. اولین دیدار شما با آنها باید برای جمع کردن اطلاعات باشد. ببینید که کسب و کارشان دقیقا چه چیزی است و چگونه آن را انجام می‌دهند. بعضی چیزها مستقیما به آگهی ارتباطی ندارند اما جزییات کوچک می‌توانند به شما در درک ذهنیات صاحب آگهی کمک کنند. از آن‌ها بپرسید که انتظار دارند که از آگهی چه چیزی نصیب‌شان شود. سوالاتی بپرسید که امکان دارد پرسش یک مشتری بالقوه از آن کسب و کار نیز باشد. کنجکاو باشید و به همه‌ی چیزهایی که مشتری می‌گوید گوش دهید تا او متقاعد شود که شما خود را بخشی از تیم وی می‌دانید و در موفقیت‌اش سهیم هستید.

بررسی دقیق شخصیت مشتری

درست است که کانون اصلی توجه شما یاری رساندن به مشتری برای رسیدن به اهدافش است اما باید مطمئن شوید چیزهایی که او خارج از پروسه‌ی تولید می‌خواهد نیز مهیا شود. اینجا باید در نقش یک تهیه‌کننده ظاهر شوید. اغلب این به معنای انعطاف پذیری شما نسبت به خویشن (ego) مشتری است. درخواهید یافت که بسیاری کسب و کارها بیشتر از اینکه برای رشد خود تبلیغ کنند٬ در واقع می‌خواهند پیامی را برای رقبای خود بفرستند یا در منطقه شهرتی برای خود دست و پا کنند. شاید این‌طور چیزها را را رک و راست به روی‌تان نیاورند٬ اما در نظر داشته باشید که بعید نیست ابعاد نهانی هم در این قضیه وجود داشته باشد. زمانی که آن‌ها را بهتر بشناسید قادر خواهید بود تا تصمیم بگیرید هنوز فضایی برای به چالش کشیدن‌شان وجود دارد یا دیگر باید سکوت اختیار کرد. برخی از مشتریان نسبت به ایده‌های شما و انتقاداتتان بسیار گشاده‌رو خواهند بود و برخی دیگر از شما خواهند خواست تا بدون سوال کاری را که می‌خواهند برای‌شان انجام دهید.

با اطمینان کار کنید

برای آنکه بهترین آگهی ممکن را به مشتری‌ها ارایه دهید٬ باید اعتمادشان را به‌دست آورید. هنگامی که قرار است مثلا درمورد مدت زمان نمایش  یک نوشته یا عصر گرافیکی روی تصاویر تصمیم بگیرید٬ بهتر است که آن‌ها به نظر شما اطمینان کنند تا اینکه با همسایه و راننده‌شان مشورت کنند. مشتری‌های جدید باید بدانند که شما باسابقه و متخصص هستید. لازم نیست چاخان کنید و یا با خودپسندی از خودتان سخن بگویید. معمولا صحبت کردن در مورد تجارب مشابه و نتایج حاصل‌ از آنها – خصوصا زمانی که به کسب و کار مشتری مربوط هستند – تجربه‌ی شما را اثبات خواهد کرد. به علاوه سعی کنید همیشه با بهره‌گرفتن از تکنولوژی تحسین آن‌ها را برانگیزید. وقتی به سر صحنه فیلمبرداری یا استودیوی تدوین می‌آیند تمام لوازم را روشن کنید. حتا همیشه تایم‌لاین یک پروژه‌ی تکمیل شده‌ را روی مانیتور باز نگه دارید تا نشان دهید که تجربه و تبحر کافی را در زمینه‌ی کارتان بیش از هر کس دیگری دارید.

با اجرای این سه نکته‌ی بسیار ساده٬ شما می‌توانید اعتماد مشتری را به دست آورید و آن را ارتقا بخشید. با این کارها خیال‌شان را از خروجی کار آسوده خواهید کرد. اگر خوش‌شانس باشید مشتری با کارهای بیشتری نزد شما بازخواهد گشت. آن‌وقت شما می‌توانید رابطه‌تان را با مشتری گسترش دهید. توانایی‌تان در ارایه تبلیغات موثر به او ارتقا می‌یابد و  سپس آن‌ها قلمرو‌شان را معتمدانه به شما واگذار خواهند کرد تا جادوی خود را اعمال کنید.

این متن ترجمه‌ای است از Mike Wilhelm is an Associate Editor at Videomaker.

ماکان مهرپویا

آگهی‌های تلویزیونی دوناتی

homer-simpson

آگهی‌های تلویونی دوناتی در حقیقت تمپلیت یا قالب‌های آماده‌ای برای یک آگهی تلویزیونی هستند. این آگهی‌ها تمام عناصر لازم برای تولید یک آگهی تلویزیونی را در خود جای می‌دهند اما محصول٬ قیمت یا لوگوی خاصی را معرفی نمی‌کنند.

چرا دونات؟

از سر طنازی و به دلیل خالی بودن وسط دونات این نام را به این گونه آگهی‌ها داده‌اند. همانطور که گفته شد این آگهی‌ها آغاز و پایان دارند اما میانه‌ی آن که در اصل معرفی محصول است خالی می‌ماند تا بعدا با محصول یا خدماتی مرتبط پر شود.

چرا آگهی‌های دوناتی؟

معمولا آگهی‌های تلویزیونی باکیفیت تولید گرانی دارند و همچنین زمان‌بر هستند. بسیاری از شبکه‌های تلویزیونی کوچک و محلی در جهان برای اینکه بتوانند فضای تبلیغات خود را بفروشند٬ این دسته از آگهی‌ها را پیشنهاد می‌کنند. در ایران کانون‌های تبلیغاتی کوچک و همچنین نمایندگان پخش آگهی در شبکه‌های استانی می‌توانند از این حربه برای گرفتن سفارش آگهی و فروختن فضای تبلیغاتی استفاده کنند. در این شرایط سود حاصل از تولید آگهی در مقابل پورسانت پخش قابل قیاس نیست.
تصور کنید تولید آگهی‌های دوناتی با تصاویر آرشیوی٬ تولید تمپلیت‌های آماده با تکنیک‌های موشن گرافیکز و شبیه به آن یا حتا ضبط تصاویر آماده و ارایه سریع آن به مشتری چه تاثیری در جذب آن‌ها خواهد داشت. برای مثال یک آگهی تلویزیونی از خانواده‌ای شاد که به پیک نیک آمده‌اند و فضایی خالی برای لوگو و نریشنی که می‌تواند متعلق به یک بانک٬ بیمه٬ مرکز درمانی٬ محصولات ارگانیک٬ فروش اقساطی ملک و… باشد. یا مثلا تمپلیت آماده‌‌ای در فضای انیمیشن که جاهای خالی‌ای برای فیلم‌ها٬ تصاویر و نوشته‌ها دارد و مشتری‌ای که برای فروش محصولاتش عجله دارد می‌تواند در چند ساعت نسخه‌‌ای از آن را که برای وی شخصی سازی شده دریافت کند.
چند سال پیش آگهی‌ای متعلق به یک فروشگاه فرش دستباف در مرکز یکی از استان‌ها را دیدم که باعث حیرت بود. برای سرعت بخشیدن به تولید و بستن قرارداد پخش٬ تعدادی عکس غیر حرفه‌ای که حتا تاریخ و ساعت روی عکس‌ها دیده می‌شد در کنار هم ردیف شده بودند. مشتری هم که عجله داشت با دلخوری قرارداد را امضا کرده بود ولی به دلیل ضعف تولید و عدم استقبال از آن٬ در میانه‌ی راه و به اجبار  جلوی ضرر بیشتر را گرفته و پخش را متوقف کرد. حال آن‌که اگر نماینده‌ی پخش چند آگهی دوناتی در رابطه با فرش‌ سفارش داده بود می‌توانست به سرعت آگهی‌ مورد نظر مشتری را به شکلی موجه و تمیز ارایه کند و بقیه‌ی آگهی‌ها را به‌علاوه‌ی فضای تبلیغاتی شبکه استانی به فرش‌فروشی‌های رقیب بفروشد. آن هم در استانی که یکی از قطب‌های تولید و فروش فرش در ایران است.

کاربرد دیگر آگهی‌های دوناتی تولید آگهی‌های مناسبتی و فرهنگی است. مثلا آگهی تبریک اعیاد٬ تسلیت ایام سوگواری٬ نوروز٬ شب یلدا٬ بازگشایی مدارس٬ ماه رمضان٬ ایام ملی و حتا فیلم‌های کوتاهی با موضوعات اخلاقی و فرهنگی.

این را هم بگویم که بدیهی است که قرار نیست آگهی‌های دوناتی در یک کمپین تبلیغاتی که با داده‌های مشخصی  همراه است٬ نقشی ایفا کنند. بلکه بازار هدف دقیقا صنایع و خدمات خرد را شامل می‌شود. هرچند کم دیده نشده آگهی‌هایی که مثلا برای یک اپراتور موبایل تولید شده‌اند اما در نهایت سر از یک بانک درمی‌آورند!

با سفارش مجموعه‌ای از آگهی‌های تلویزیونی دوناتی٬ آژانس/کانون تبلیغاتی/نماینده شبکه‌های استانی/شبکه‌های خصوصی/بازاریاب خبره می‌تواند مجموعه‌ای از تمپلیت‌های آماده در سبک‌های مختلف و تکنیک‌های گوناگون  که قابل ادیت هم هستند را برای ارایه به مشتریان کوچک در اختیار داشته باشد. آگهی‌هایی که تولیدی ارزان دارند و کاربردی هستند.

در فضای پر رقابت کانون‌های تبلیغاتی کوچک٬ حفره‌های دوناتی که می‌توان به سرعت و بارها با نام خدمات و محصولات گوناگون پر کرد جزو ملزومات کمتر دیده شده به شمار می‌روند.

و اما برای اطلاعات بیشتر و گپ و گفت در این مورد می‌توانید با من تماس بگیرید!